- منتشر شده در جمعه, 06 مرداد 1391 01:00
- نوشته شده توسط آوینی
- بازدید: 2810
موضوع:دفتر سپید, قلمی سرخ
به چشمانش كه نگاه كردم،
تبلور ایمان را یافتم
سر بر خاك كه مینهاد،
هقهق اشك بود و نالههای بیقرار
درست از همانجا حضور خدا را حس میكردی
لحظه لحظه رسیدن به قرب الهی را
خاكی و متواضع با لباس ساده بسیج
دست در دست دلاوران از حماسه سازان گفت،
زمان گذشت و زمانه عوض شد. اما سید هنوز با دهان روزه و دعای زیر لب از سفرهای سبز آسمانی
شاهدان جان بر كف، بر دفاتر سپید با قلمهای
سرخ مینوشت.
منبع: كتاب همسفر خورشید
راوی: دالایی