- منتشر شده در یکشنبه, 24 آذر 1392 22:00
- نوشته شده توسط کارگروه فرهنگی
- بازدید: 3197
حاج سعید حدادیان در آغاز دهه دوم ماه صفر و در آستانه اربعین حسینی، نکتههای مهمی را درباره وظایف مداحان و هئیتیها بیان کرد.
حدادیان در این باره گفت: یکی از مهمترین دستورات اعتقادی ما، احترام به سادات است. باید اینجا یک ماجرا را برایتان بگویم، فردی خدمت آیتالله مجتهدی آمد و گفت: من به شما علاقه دارم، به همین دلیل امروز آمدم تا بگویم که فلان فرد به شما فحش رکیک میدهد. مرحوم مجتهدی فرمودند: هیچ اشکالی ندارد، چون فردی که شما گفتید از سادات بزرگوار است. ببینید در سیره علما ، سادات چقدر اهمیت دارند.
حالا میخواهم با همین مقدمه از نوکران عزیز سیدالشهدا درخواست کنم که شان مادحین سادات را بیشتر رعایت کنند. در بین خوانندههای عزیز، افرادی مانند آقای صالحی خونساری، آقای گرسویی، سید مجید بنی فاطمه، سید محمد موسوی، سید محمد جوادی و سید مهدی میرداماد از سادات بزرگوار هستند و احترامشان بر همه ما واجب است. باید از رسم ورزشکاران و زورخانهها بیاموزیم. در ورزش باستانی اگر سادات در زورخانه باشد، باید ابتدا او وارد گود شود. ما هم بایدهمین طور با سادات رفتار کنیم. باور کنید، قدیمها در مجلس ابتدا یک سید سینه میزد و بعد سینهزنی آغاز میشد.
نقل شده که روزی یکی از علمای سادات فردی را غسل می داد، اما به علت کهولت سن آداب شرعی غسل را جابه جا انجام می داد، علمای حاضر اصلا به رویش نیاورند تا او کارش تمام شد، بعد که آن عالم کهنسال رفت، دو نفر دیگر دوباره میت را از کفن بیرون آوردند و غسل دادند، عدهای پرسیدند که خب چرا همان موقع به آن عالم نگفتید اشتباه غسل میدهد؟ پاسخ دادند: آن عالم محاسن سفید، هم سید بود، هم عالم. به علت کهولت سن میت را اشتباه غسل داد، ولی ما برای آنکه شان و احترام ایشان را حفظ کنیم، چیزی نگفتیم. ببینید! احترام به سادات چقدر در فرهنگ تشییع پررنگ است.
توصیه دیگرم به مداحان عزیز این است که اول مراقب اطرافیان و دوستان خود باشند، نکند خدایی نکرده کسی بخواهد از نزدیک شدن به آنها سوء استفاده کند و کار خودش را پیش ببرد. از سوی دیگر، شمایی که تاج نوکری امام حسین را بر سر داری، باید احترام مداح دیگر را هم بسیار زیاد حفظ کنی، چون قطعا حضرت زهرا به او هم افتخاری نوکری ارباب را داده است. متاسفانه الان عده ای قصد دارند ، مداحان را پیش هم تخریب کنند. ما باید حواسمان باشد و هوای یکدیگر را داشته باشیم. یادم میآید چند سال پیش ظهر روز شهادت حضرت زهرا بعد از دسته میدان ولی عصر(عج)، بنده و حاج محمود کریمی غذا نخوردیم و با هم به مجلس دیگری رفتیم، دعوتمان کرده بودند آنجا تا غذا بخوریم. کمی زودتر به مجلس رسیدیم. من به دوستان آن هیئت گفتم اگر برایتان امکان دارد، زودتر به ما غذا بدهید تا به کارهای دیگرمان برسیم. آن بندههای خدا گفتند که الان نمیتوانیم در دیگ را باز کنیم. ما هم قبول کردیم، ولی حاج محمود با آن هیات کلا قطع رابطه کرد و گفت چرا حرف یک نوکر امام حسین را روی زمین گذاشتید؟ باید به حاج سعید غذا میدادید، حتی اگر کل غذاها خراب میشد.
وقتی این همبستگی و رفاقت کمرنگ شود، عدهای سو استفاده می کنند و مینشینند و به مداحان نمره میدهند! فلانی خوب بود، فلان خراب کرد. فلانی غوغا کرد، فلانی اصلا بلد نبود بخواند و این حرفها. ما مداحان قبلا بسیار به هم نزدیکتر بودیم. الان همه سینهزنهای مجلس آقا نریمان را ببینید، من همراهشان سینه زدهام.
سینهزنهای مجلس من هم با او سینه زدند. خبری از این تعصب های بیمنطق نبود. مداحان تیم فوتبال نیستند که یارکشی داشته باشند. ریشه همه ما کربلاست و نباید اینگونه تعصب داشته باشیم.
متاسفانه الان عدهای در ماه محرم یزیدیتشان گل میکند! بعد هم معرفت اهل بیت را چماق میکنند و به سر ما میزنند. ما در مجالس سیدالشهدا، غرق معارف میشویم. شما از کجا آمدهای که مدام به بهانه معرفت مجالس را تخریب میکنی؟ مراجع تقلید ما پای این روضه ها مینشینند و گریه میکنند. آن وقت عدهای که چشم ندارند رونق مجالس را ببینند، میگویند چرا نیم ساعت گفتید حسین؟! ما دوست داریم یک ساعت بگوییم، به شما چه ربطی دارد؟!
وقتی من شعری در مجلسی می خوانم ممکن است غلط هم داشته باشد ولی ذکر حسین(ع) همه اش درست است. من از همین جا به دوستان مداحم وصیت میکنم، آقایان عزیز، اگر من از دنیا رفتم، شما وقتی ذکر حسین میگویید، چند بار هم نام مولا را به نیابت از من ببرید. من در طول عمرم کم گفتهام حسین و خدا میداند که حسرت میخورم. بعد از مرگ من شعرها و نوحهها را برای خودتان بخوانید، ولی به نیابت از من چند بار حسین را بگویید.
باید ذاکران و هیئتیها حواسشان جمع باشد. امروز در مجالس خدا را شکر بالندگی بسیاری را شاهد هستیم، قبلا برای گرفتن یک نوحه مجبور بودیم برویم ته بازار تا از آقا سید مهدی خرازی دو تا نوحه بگیریم. ولی الان کنار مداحان چند شاعر حضور دارند و بین خودشان هم مسابقه است که مداح شعر چه کسی را بخواند!
خب کار ذاکران نسبت به قدیم راحتتر شده است. در این شرایط وظیفهشان هم سختتر است. باید مداحان عزیز به گریه و توسل توجه ویژه داشته باشند. آن کسی در نوحه و سینهزنی جلوتر است که هنگام اشک و روضه مجلس را گرم کرده باشد. اهمیت گریه را فراموش نکنید. نقل است حضرت زینب(س) در یکی از مجالس روضهشان، اشکشان خشک شد. این اتفاق طبیعی است. کثرت گریه، بعد از مدتی اشک را خشک میکند. برای ما هم پیش میآید که مثلا در چهار مجلس پشت سر هم میخوانیم و در مجلس آخر، اشکمان خشک میشود.
حضرت زینب و حضرت رباب هم یک روز دچار همین شرایط شدند، اما دیدند که یکی از کنیزان همچنان در حال اشک ریختن است. تعجب کردند، از کنیز پرسیدند تو چرا اشکت هنوز خشک نشده است؟ چه سری دارد؟ کنیز پاسخ داد: خانم جان! من قبل از روضه، مقداری حلوا درست میکنم و میخورم تا برای روضه و اشک ریختن توان کافی داشته باشم. ببینید چقدر این موضوع مهم است. حضرت زینب به آن کنیز گفت: از این به بعد برای همه ما حلوا درست کن تا بتوانیم بیشتر گریه کنیم.
قدیمها رسم بود که بیشتر مردم یک دستمال یزدی همراه داشتند. چفیه بعدها جایگزین همین دستمال یزدی شد که از فرهنگ خوزستان و به برکت جنگ آمد. نقل است یک روز امام خمینی(ره) مقداری قند برای مجلس روضه سیدالشهدا در درستمال یزدیشان ریخته بودند و به سمت منزل میرفتند. آقا مصطفی، فرزند امام ایشان را میبیند و میگوید: اجازه دهید من این دستمال را بیاورم. امام با کنایه فرمودند: برای وقار علما خوب نیست که دستمال یزدی را بیاورند! یعنی به آقا مصطفی گفتند، قند روضه امام حسین را میخواهم خودم بیاورم.
آخرین تذکری که هم لازم است از این طریق به هیئتیهای عزیز بگویم این است که به اندازه توان و سن و سالتان در مجالس حاضر شوید. یکی را میبینیم که از کله سحر میآید مجلس ما. بلافاصله میرود صنف، بعد میرود فلان مجلس. همین طور پشت سر هم از این مجلس به آن مجلس. آن وقت میبینی هنگام روضه یکی مقابلت نشسته و مدام دارد چرت میزند! چون دیگر توانی برای روضه گوش کردن ندارد. قربانت بروم، اگر یک مجلس بروی و درست استفاده کنی، بهتر از آن است که ۱۰ تا مجلس بروی و یکی در میان چرت بزنی!
به ذاکران اهل بیت میگویم که بدانید شان روضهخوانی بسیار بالاست. من یک روز خدمت آیتالله بهجت رسیدم، فرمودند تو روضهخوان سیدالشهدایی؟ اگر یکی از روضههایی که خواندی قبول شود، در عرش خدا جا داری. برای همین بود که یک روز حاج منصور را دیده بودند و گفتند حاج منصور عرشی.