- منتشر شده در شنبه, 23 آبان 1388 22:08
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 4449
« مظهر جود »
مىرسد ازحجرۀ دربستهاى
نالههاىِ سينه سوزِ خستهاى
ازدلِ تنگى،حكايت مىكند
سوز و سازى را،روايت مىكند
در ديارغربت ازسوزِ جگر
مىزندچون مرغِ بِسمِل بال وپر
ازجفاى مُعتصم دارد نوا
حجّتِ حق حضرتِ ابن الرضا
زهرِكينبرپيكرشآتشكشيد
تاكه جانِ حضرتش بر لب رسيد
ازچه شد مسمومِ خصمِ بدنَهاد
مظهر جودِ خداوندى جواد
همچو جّدش تشنه جان تسليم كرد
كربلارازين عطش ترسيم كرد
گرچه جسمش روى بامِ خانه بود
تاسه روز آن حجتِ جانانه بود
ليك ازبالِ كبوتر بر تنش
سايبان آمد ز لطف ذوالمَنش
پس چرا جسمِ حسينِ سرجدا
درميانِ قتلگاهِ كربلا
تاسه روز از آفتاب ايمن نبود
شام هم ازماهتاب ايمن نبود
بازگويم ! ازجوادَ الاوصيا
زان كه شد قربانىِ دينِ خدا
بود او را روز و شب درپيش عين
كربلاى جَدِّ مظلومش حسين
عمركوتاهش سراسر نور بود
سوگِ او احيا گرِ عاشور بود
نوحه گرشد از غمش روح « الامين »
غَمسرا درماتمش عَرش بَرين
شاعر : حاج رضا فلاح «امین»
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد
درصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر