- منتشر شده در سه شنبه, 16 خرداد 1391 01:00
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 6888
بى تردید یكى از مهمترین عوامل تربیت و پرورش فضیلتهاى اخلاقى و نیز تثبیت و انتقال ارزشهاى فرهنگى و اعتقادى، استفاده از الگوهاى مناسب است؛ چرا كه الگو و سرمشق به لحاظ برخوردارى از ویژگىهاى خاصى مىتواند به روند حفظ و انتقال فضایل و آموزههاى تربیتى سرعت بخشیده و به تعمیق و ماندگار شدن آنها كمك نماید.
در مجموعه تعالیم اسلام، به ویژه در تعالیم مربوط به مسائل تعلیم و تربیت، نه تنها توصیه و تاكید بر استفاده از شیوه الگویى شده بلكه علاوه بر تبیین مشخصات و ویژگىهاى یك الگوى مناسب در موارد ضرورى مصداق نیز ذكر شده است. علاوه بر این، گاهى راههاى بهرهبردارى از الگوها نیز مورد اشاره قرار گرفته؛ از جمله در یك مورد ضمن تشریح جریانات مربوط به جنگ احزاب در قرآن كریم، از شخص پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله به عنوان"اسوه حسنه" یاد مىشود. «لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة» (احزاب،21)
به درستى كه زندگى و عملكرد رسول خدا صلى الله علیه وآله براى شما اسوه و سرمشق نیكویى است، با توجه به مفهوم واژه اسوه، منظور آیه این خواهد بود كه اگر مىخواهید در مسیر صراط مستقیم قرار گیرید، به رسول خدا صلى الله علیه وآله اقتدا كنید و از رفتار و كردار او پیروى و تبعیت كنید. البته، قرآن بلافاصله این هشدار را نیز مطرح مىسازد كه تنها كسانى مىتوانند پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله را الگو و سرمشق خود قرار دهند كه به خدا و روز رستاخیز اعتقاد داشته باشند و هرگز در لحظات زندگى خویش از یاد خدا غافل نگردند.
در این راستا، توجه به حفظ سلامت فكرى و اعتقادى بانوان از اهمیت و ضرورت بیشترى برخوردار است؛ چرا كه همواره در طول تاریخ خطرناكترین نقشههاى دشمنان از طریق نفوذ و ایجاد تغییر در نوع تفكر و بینش این قشر از جامعه عملى شده است.
به علاوه، حفظ سلامت بینش و دیدگاههاى ارزشى بانوان هر جامعهاى به لحاظ نقش بسیار مهمى كه در تربیت نسل جدید دارد، تضمین كننده سلامت فكرى و فرهنگى سایر اقشار نیز محسوب مىشود.
یكى از چهرههاى برجسته جهان اسلام،کهبه دلیل برخوردارى از ویژگىهاى منحصر به فرد در تمام زمینهها مىتواندبه عنوانیك الگوی به تمام معنى در همه اعصار مطرح شود، حضرت زینب علیها السلام است. بىشك همه كمالات آن حضرت در كل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت بىنظیر این بانوى بزرگوار، به درجه بالاى عرفان و خداشناسى او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمىتوانست سكاندار طوفان كربلا باشد.همانگونه كه این بانوى گرانقدر در یكى از حساسترین برهههاى تاریخ اسلام، از طریق تدبیر و فداكارى و شهامت خطرى را كه متوجه كیان اسلام بود، برطرف نمود امروز نیز بانوان جامعه اسلامى مىتوانند از طریق اقتدا به سیره و عملكرد و فضایل شیرزن كربلا حضرت زینب كبرىعلیها السلام همه دسیسههاى ناجوانمردانه استكبار جهانى را در استیلا بر افکار بانوان مسلمان خنثى نمایند.
این نوشتار، كه با هدف گرامیداشت سال روز میلاد عقیله بنىهاشم به نگارش درآمده، مىكوشد تا پس از مرورى كوتاه به وقایع زندگى آن حضرت، اشارهاى نیز به برخى از كمالات و فضایل والاى ایشانداشته باشد.
سرگذشت زینب علیها السلام
بنا به قول مشهور، حضرت زینب علیها السلام سومین فرزند فاطمه زهراعلیها السلام در روز پنجم جمادىالاول سال پنجم یا ششم هجرى چشم به جهان گشودند. در این زمان، پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله در خارج از مدینه بودند.
در لحظات پایانى ظهر عاشورا وقتى بالاى سر پیكر خونین برادر و مقتداى خود امام حسینعلیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانى را از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداكارى خود را به جهانیان اعلام كرد... امیرالمؤمنینعلیه السلام نامگذارى این كودك را به تاخیر انداختند تا رسول خدا صلى الله علیه وآله به مدینه برگشتند. آن حضرت به فرمان الهى نام این مولود مبارك را زینب گذاشتند و توصیه فرمودند كه این طفل را همواره گرامى بدارید؛ چون او شبیه جدهاش خدیجه كبرىعلیها السلام است.
یعنى همانگونه كه حضرت خدیجه علیها السلام در آغاز بعثت با شجاعت و فداكارى متحمل زحمات زیادى شد تا نهال نورسته اسلام حفظ و بارور شود، حضرت زینبعلیها السلام نیز با صبر و ایثار و تحمل سختترین فشارها از به خطر افتادن اساس اسلام جلوگیرى به عمل مىآورند.
در توصیف آن حضرت مىگویند: حضرت در وقار شخصیت چون جدهاش حضرت خدیجه علیها السلام و در عفاف و عصمت همانند مادرش زهرا علیها السلام بود.
زینب كبرى تا حدود پنج یا شش سالگى، تحت اشراف شخص پیامبراكرم صلى الله علیه وآله و در آغوش مادر بزرگوارش حضرت زهرا علیها السلام پرورش یافت و از این پس، مسؤولیت تربیت و پرورش او به عهده على علیه السلام گذارده شد. تا این كه در سال هفدهم هجرى به همسرى پسرعمویش، عبدالله بن جعفر درآمد.سالها بعد زمانی كه مردم با امیرالمؤمنین على بن ابىطالب علیه السلام بیعت كردند، حضرت براى یارى پدر از مدینه به كوفه رفت و در مدت پنج سال دوران سخت حكومت على علیه السلام، همواره یار و تسكین بخش غمهاى پدر بود و زنان كوفه را آموزش مىداد... چون علىعلیه السلام در محراب عبادت با شمشیر ابن ملجم مرادى ضربت خورد، پرستارى آن حضرت را برعهده گرفت و به دنبال شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام و هنگام نوبتامامت برادر بزرگش امام حسنعلیه السلام در كنار برادر قرار گرفت و آنگاه كه امام حسنعلیه السلام از كوفه به مدینه برگشت، به همراه ایشان حضرت زینبعلیها السلام نیز به مدینه آمد. وقتى كه در سال پنجاه هجرى معاویه حضرت امام حسنعلیه السلام را مسموم كرد باز غمخوارى و پرستارى برادر با زینب بود و پس از شهادت امام حسنعلیه السلام در خدمت امام حسینعلیه السلام بود و زمانى كه در سال شصت هجرى امام حسینعلیه السلام عازم مكه شد، به همراه آن حضرت از مدینه خارج شد و از آن لحظه به بعد تا روز عاشورا در خدمت به قیام اباعبداللهعلیه السلام تلاش مىكرد و لحظهاى از آن حضرت جدا نشدند. نقل مىكنند در جریان حركت به سوى عراق ابن عباس به امام حسینعلیه السلام گفت اگر ناگزیر باید به این سفر بروید، حداقل این زنان و بچهها را با خود نبرید. در این لحظه، حضرت زینبعلیها السلام خطاب به ابن عباس فرمود: ... سوگند به خدا از حسین جدا نخواهم شد، همراه او خواهم بود با او زندگى كرده و با او مىمیرم. (1)
در روز عاشورا با ایثار چند برادر و فرزند و برادرزاده و... فداكارى در راه خدا را به حدى رساند كه حتى ملكوتیان را به تعجب واداشت و از عصر عاشوراى سال شصت هجرى به بعد رسالت پیامرسانى خون شهیدان و سرپرستى و رهبرى اسیران نهضت عاشورا را برعهده گرفت و لحظهاى از حمایت امام زینالعابدینعلیه السلام غافل نگشت و بارها در این سفر خوفناك جان آن حضرت را از خطراتى كه او را تهدید مىكرد نجات بخشید. حضرت زینب با ایراد خطبههاى آتشین پایه كاخهاى ستم بنىامیه را به لرزه درآورد و در یك كلام، با این كار همه تبلیغات و نقشههاى دشمنان را خنثى و نفاق منافقان را رسوا و غفلت غافلان را برطرف ساخت. اگر تلاش بىنظیر و فداكارى كامل زینب نبود، به یقین جریان كربلا را بنى امیه یا به فراموشى مىسپردند یا از مسیر حیاتبخش خود منحرف مىكردند و به قول شاعر:
سر نى در نینوا مىماند اگر زینب نبود | |
كربلا در كربلا مىماند اگر زینب نبود | |
چهره سرخ حقیقتبعد از آن طوفان رنگ | |
پشت ابرى از ریا مىماند اگر زینب نبود | |
در عبور از بستر تاریخ سیل انقلاب | |
پشت كوه فتنهها مىماند اگر زینب نبود (2) |
آن حضرت سرانجام، پس از انجام كامل این رسالت سنگین یك سال و نیم پس از جریان عاشورا در رجب سال شصت و دو هجرى با كولهبارى از غم و اندوه چشم از جهان فرو بست.
فضایل و اوصاف زینب علیها السلام
حضرت زینبعلیها السلام به اعتراف همه تاریخ نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلتهاى والاى اخلاقى و الهى بودند و در سایه این كمالات به مرتبهاى از منزلت انسانى دست یافتند كه شایستگى محرم راز الهى و امین ودایع امامت و ولایت بودن را حداقل در بخشى از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند. (3) حضرت این کمالات را به بركت عنایات خاص الهى و پاكى سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبرصلى الله علیه وآله و فاطمه علیها السلام و امیرالمؤمنینعلیه السلام و تلاشهایى كه در راستاى كسب سجایاى اخلاقى و به جاى آوردن عبادات و فرامین الهى انجام داده بود به دست آورد.
القابى كه براى آن حضرت نقل شده به گوشههایى از عظمت شخصیت این بزرگ بانوى اسلام دلالت دارند. از جمله: عالمه غیر معلمه، نائبه الزهراء، عقیله النساء، الكامله، ولیدة الفصاحة، صدیقة الصغرى، معصومة الصغرى، صابرة محتسبه، بطلة كربلا، سلیلة الزهراء، امینةالله، محدثه، ناموس كبریا، قرة عین مرتضى، عقیلة بنى هاشم، محبوبة المصطفى، زاهده، عابده، نابغة الزهرا، سرّابیها و... برخورد حضرت زینبعلیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجابانگیز است. وى با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالى كه آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بىنظیرى را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت بىمانندى را از خود به نمایش گذاشت. همانگونه كه بیان شد،هر یک این لقبها به گوشه كوچكى از فضیلتها و اوصاف برجسته آن حضرت دلالت دارند به عنوان نمونه، درباره برخى از این اوصاف و كمالات توضیح مختصرى در این قسمت ارائه مىگردد:
1. خداشناسى و عرفان: بىشك همه كمالات آن حضرت در كل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت بىنظیر این بانوى بزرگوار، به درجه بالاى عرفان و خداشناسى او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمىتوانست سكاندار طوفان كربلا باشد.
هنوز كودكى بیش نبود كه از پدر بزرگوارش علىعلیه السلام سؤال كرد: آیا مرا دوست دارى؟ حضرت فرمودند: بله دخترم؛ فرزندان ما پارههاى جگرهاى ما محسوب مىشوند. آنگاه زینبعلیها السلام عرض كرد:"محبت و خدا دوستى با حب فرزندان در قلب مؤمن چگونه جمع مىگردد؟ اگر گریزى از این دو امر نیست، باید گفت: دوستى محض از آن خدا و مهرورزى براى فرزندان است." با این بیان، دختر زهراعلیها السلام كمال معرفت خود را در توحید خالص به نمایش گذاشت.
در همان دوران كودكى حضرت زینبعلیها السلام، پدر بزرگوارشان به او فرمود: دخترم! بگو: یك زینب گفت: یك. آنگاه علىعلیه السلام فرمودند بگو: دو. در این لحظه حضرت زینب سكوت كردند. چون سكوت ایشان طول كشید علىعلیه السلام فرمودند: دخترم! چرا سكوت كردى؟ عرض كرد: پدر جان با زبانى كه گفتهام یك، توان دو گفتن را ندارم. امیرمؤمنان علىعلیه السلام از این پاسخ بسیار عمیق دخترشان خیلى خوشحال شدند و او را كه در این حال طفلى بیش نبودند، مورد تفقد و محبت قرار دادند. (4)
2. علم و دانش: براى شناخت مقام علمى حضرت زینبعلیها السلام مىتوان به امور زیادىتوجه و استناد کردكه از جمله آنهاست:
- خطبههاى بسیار بلند و پرمحتوایى كه از آن بانوى گرامى به جاى مانده است.
- به شهادت همه تاریخ نویسان در كوفه، ایشانكلاسهاى تفسیر و آموزش قرآن داشتند و زنهاى كوفه را با قرآن و احكام اسلامى آشنا مىساختند.
- راویان بزرگى چون عبدالله بن عباس از او روایتهاى زیادى را نقل مىكند كه از جمله این روایات است خطبه تاریخى حضرت زهراعلیها السلام، این در حالى است كه زینب در زمان خوانده شدن این خطبه پنج یا شش سال بیشتر نداشت و ابن عباس با این عبارت از آن حضرت در روایاتى كه از او نقل مىكند، یاد كرده است: «حدثنى عقیلتنا زینب (5)؛بانوى فهیم و اندیشمند ما زینب بر من چنین روایت كردند. و برخى از او با تعبیر حبر و بحر یعنى سرشار از علم و دریاى علم یاد مىكنند. حتى زمانى كه در مجلس یزید آن خطبه آتشین را بیان كردند، یزید دربارهاش گفت: اینان خاندانى هستند كه فصاحت و دانش و معرفت را از پیامبر به ارث بردهاند و آن را با شیر مادر نوشیدهاند. (6) و از شیخ صدوق روایتشده است كه زینب به جهت علم و دانش زیادى كه داشت، از سوى امام حسینعلیه السلام نیابت خاص داشت و مردم در مسائل شرعى (حلال و حرام) به ایشان رجوع مىكردند. در یك مورد نقل شده است روزى امام حسن و امام حسینعلیهما السلام درباره بعضى از سخنان پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله با هم گفتوگو مىكردند، حضرت زینب علیها السلام وارد شدند و در بحث ایشان شركت كردند و مساله را با تمام صورى كه داشت با تفصیل تمام تبیین فرمودند. حضرت امام حسنعلیه السلام وقتى این توانایى فوقالعاده خواهر را دیدند، خطاب به او فرمودند: «انك حقا من شجرة النبوة و من معدن الرسالة...» (7) به راستى كه تو از درخت نبوت و معدن رسالت هستى.
3. عبادت و بندگى: گرچه سراسر زندگى حضرت زینب علیها السلام براى حفظ و احیاى معارف اسلامى سپرى شد، كه همه آنها با هدف اطاعت از اوامر الهى انجام مىگرفت اما آن حضرت در عبادت به معنى خاص نیز از موقعیت برجستهاى برخوردار بودند. در سختترین شرایط نیز به طور كامل به انجام وظایف عبادى اهتمام مىورزیدند.
حضرت سجادعلیه السلام مىفرماید:عمهام زینب در جریان حادثه كربلا با آن همه مشكلات حتى در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترك نكردند. (8) امام حسینعلیه السلام به اندازهاى به خلوص و بندگى زینب اعتقاد داشتند كه هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینى عند نافلة اللیل (9)؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مكن.
باز امام سجادعلیه السلام مىفرماید:"عمهام زینب در طول راه كوفه و شام، همواره نماز شب را به پا مىداشت. در برخى از منازل بین راه مىدیدم كه او از فرط خستگى و رنجورى ناشى از آزار دشمن، نمازهایش را در حال نشسته مىخواند." (10)
همه این وقایع به خوبى از اهتمام كامل حضرت زینب به عبادات خبر مىدهد و درست به دلیل برخوردارى از این ویژگى بوده كه یكى از القاب آن حضرت «عابده آل علىعلیه السلام» انتخاب شده است.
4. شجاعت و شهامت: برخورد حضرت زینبعلیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجابانگیز است. وى با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالى كه آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بىنظیرى را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت بىمانندى را از خود به نمایش گذاشت.
یكى از نویسندگان دراین باره مىنویسد: برخورد و عكسالعمل زینب در برابر دشمنان بسیار اعجابانگیز است آنان در حالى كه در اوج قدرت بودند، به تندى برخورد كرد. زینب شیرزنى از خاندان بنى هاشم است، آن چنان با صداى بلند ندا سرداد كه كاخ سلطنت امویان ستمگر و غاصب از جاى كنده شد و در مجلس یزید سفاك سخنرانى مهمى انجام داد كه او و اطرافیانش را مفتضح نمود. (11)
5. حجاب و عفاف: زینب كبرىعلیها السلام در رعایت عفاف همانند مادر بزرگوارشان بىبدیلبودند. مرحوم علامه مامقانى مىنویسد: زینب در حجاب و عفاف یگانه است احدى از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند. (12)
فردى به نام یحیى مازنى مىگوید: من در مدینه مدت زیادى در همسایگى حضرت علىعلیه السلام به سر مىبردم، اما در این مدت به خدا قسم هرگز زینب را ندیدم و حتى صداى او را هم نشنیدم. (13)
حضرت سجادعلیه السلام مىفرماید:عمهام زینب در جریان حادثه كربلا با آن همه مشكلات حتى در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترك نكردند. امام حسینعلیه السلام به اندازهاى به خلوص و بندگى زینب اعتقاد داشتند كه هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینى عند نافلة اللیل؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مكن.آن حضرت نه تنها در حالت عادى بلكه در بحرانىترین لحظات زندگى خود به مساله حجاب و عفاف اهتمام كامل داشتند. فردى روایت مىكند: «وقتى اسراى كربلا را وارد كوفه مىكردند امام سجاد را دیدم كه بر شترى بدون روپوش سوار كردهاند ... در این هنگام بانویى را دیدم كه بر شتر برهنهاى سوار است سؤال كردم كه او كیست؟ جواب دادند: او زینب كبرى است.
این بانو خطاب به مردم كوفه مىگفت: اى مردم چشمهاى خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش شرم نمىكنید به حرم و خاندان پیامبرخدا صلى الله علیه وآله در حالى كه پوشش و حجاب مناسبى ندارند نگاه مىكنید. (14)
نقل كردهاند پس از حادثه كربلا هر وقت كه از شام و كوفه صحبت مىشد، حضرت زینب چون به یادآن ایام، كه بدون پوشش مناسب خاندان پیامبر را از كوچههاى این دو شهر عبور داده بودند، به شدت متاثر مىشدند.
6. گذشت و ایثار: روزى علىعلیه السلام مستمندى را به خانه آوردند تا از او پذیرایى كنند. وقتى از حضرت فاطمه علیها السلام پرسیدند آیا در خانه چیزى هست كه با آن از مهمان عزیزمان پذیرایى كنیم؟ آن حضرت فرمودند: به غیر از مختصر غذایى كه براى زینب كنار گذاشتهام، چیزى وجود ندارد. در این لحظه كه حضرت زینبعلیها السلام چهار سال بیشتر نداشتند، خطاب به مادر فرمودند: مادر جان غذاى مرا به مهمان بدهید. (15)
اوج ایثار و فداكارى و گذشت دختر علىعلیه السلام در روز عاشورا به نمایش گذاشته مىشود. نقل مىكنند: صبح روز عاشورا در حالى كه دو فرزند خود محمد و عون را به همراه داشت، خدمت امام حسینعلیه السلام رسید. عرض كرد: جدم ابراهیم خلیل قربانى خدا را به جاى قربانى شدن اسماعیل از خداوند جلیل پذیرفت. برادر جان تو نیز امروز این دو قربانى مرا بپذیر و اگر دستور جهاد از بانوان برداشته نمىشد، هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا مىكردم و هر ساعت خواستار هزار بار شهادت مىشدم. (16)
آنگاه فرمود: دوست دارم فرزندانم جلوتر از برادرزادگانم به میدان بروند. و وقتى كه این دو نوگل زینب، پس از پیكار با دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و پیكرهاى غرق به خون آنان را به كنارخیمهها آوردند، همه زنان از خیمهها بیرون آمدند اما زینب كبرىعلیها السلام براى این كه مبادا اباعبداللهعلیه السلام خجالت زده شوند، از خیمه خود بیرون نیامد. (17)
در لحظات پایانى ظهر عاشورا وقتى بالاى سر پیكر خونین برادر و مقتداى خود امام حسینعلیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانى را از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداكارى خود را به جهانیان اعلام كرد...
علاوه بر این اوصاف، زینب كبرىعلیها السلام در صبر و بردبارى، زهد و تقوا، اخلاص و مدیریت و تدبیر و فصاحت و بلاغت و... بىنظیر بودند.
بىتدید در شرایط سخت كنونى اگر بانوان جوامع اسلامى سیره عملى و اوصاف اخلاقى شیرزن كربلا را الگو و اسوه خود قرار دهند، روز به روز ارزشها و فضایلآنان شكوفاتر خواهد شد و بىشك در صورت تحقق چنین مهمى زمینه سعادت دنیا و آخرت براى مسلمانان مهیا خواهد شد.
پىنوشتها:
1. خصائص الزینبیه، ص 283.
2. قسمتى از شعر زخمىترین فریاد، سروده قادر طهماسبى (فرید) .
3. امام حسینعلیه السلام در آخرین ساعات زندگى خود امانات الهى را به زینبعلیها السلام سپرده و حمایت و حفاظت از حضرت سجاد علیه السلام را به ایشان سفارش مىكنند و امام سجادعلیه السلام نیز در بیان احكام و برخى مسایل ولایتنیابت خاصه به او داده بودند.
40. خصائص الزینبیه، ص 309.
5. سفینةالبحار، ج 1، ص 558.
6. بحارالانوار، ج 45، ص 137.
7. السیدة زینب، محمود شرقادى، ص 98.
8. زینب كبرى، فریادى بر اعصار، ص 23.
9و10. زینب كبرى، ص 62 / ص 63.
11. مرقد العقیله زینب، ص 21.
12. تنقیح المقال، ج 3، ص 79.
13. زینب كبرى، ص 22.
14- مقتل مقرم، ص 371.
15. ریاحین الشریعه، ج 3، ص 64.
16. الطرز المذهب، ص 74.
17. منتخب التاریخ، ص 275.
منبع :مجلهدیدار آشنا،شماره 25،سید صادق سیدنژاد.