- منتشر شده در جمعه, 29 فروردين 1393 11:49
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 2809
در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها
ویژه ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
خیـــر کثیر، احمـد و زهــراست کوثرش این است کوثـری که عطا کرده داورش
از خلق و از رسول خـدا و خـدا و خلـق دائــم ســـلام بـــاد بــــه روح مطهـرش
حیدرکه رکن بر همه ارکان عـالم است ایـن است بانـویی که بود رکـن دیگـرش
در عالم وجـود، علی همسری نداشت زهـرا اگـر نبـود و نمیگشت همسرش
این است مادری که حسینش بودپسر این است دختری که پدرخوانده مادرش
وصـف تمــام عــالم خلقـت شکسـت اوسـت وقتی که هست ذات خدامدحگسترش
بــر دختــــری درود کــه زهـراش پرورید بــر مادری سلام که این است دخترش
احمـد کـه هسـت سیـد و سـالار انبیـا تعظیـــم میکنـــد بــه ادب در بـرابـرش
این است بانویی که خدا در کتاب خود فــــرمــوده آیـــــهآیــه ثنـــای مـکـــررش
حــورا کنیــز درگـــه اسمـــا و فضـهاش بـاغ بهشت، عاشق سلمان و بــوذرش
از خشتخشت خانـۀ او هست مـرتفع هر صبح وشام ذکر خوش حـی داورش
او همچــو روح در تـــن ختــم رسـل بود ختم رسل چوجان گرامیست در برش
ایـن نکتـه نقـش خــاک قدمهای فاطمه است آزاده آن زنیست که زهراست رهبرش
از بس عطای اوسـت فــزون بـاز هم کم است خلــق جهـان شونـد اگـر ســائـل درش
در حیـرتم علیست از او در جلال،سـر یـا خوانــم از علــی ولــیالله بــرتـرش؟
این است فاطمه که به گلخانۀ بهشت بــوسند دسـت، مریم و حوا و هـاجرش
زهــرا، امینــه، راضیــه، مرضیه، فاطمه صــدیقه خوانــده ذات خداونـــد اکبرش
مـا را چـه زَهــره تـا که بگوییم وصف او جـــــایی کــه گفتــه امابیهـــا پیمبـرش
مجـذوب حسن چشـم و دل ختـم انبیا مبهوت قدروجاه و جلال است حیـدرش
دانشگــه معلــــم آزادگــــان، حسیـــن بـــود از نخـست دامـــن اسـلام پرورش
باآنکه پشت پرده ستاد و خطابه خواند گفتــی صعـــود کـرده محمد به منبرش
گفتـی امیـــن وحــــی خـداوند، با ادب زانـــو زده بــــرای تعلـــم بـــه محضـرش
گـــویی هنـوز خطبۀ او مانـده بیجواب در مسجد مدینـه کسی نیست باورش
گـویی هنـــوز پشــت در آستــان وحی زهـــرا دفـاع میکنـد از حـق شوهرش
ای کــاش روز غـربت او حمـزه زنده بود یـــا میرسیـد پــاسخ یــاری ز جعفرش
ای وای بـــر مدینـــۀ از مــــرده مـردهتر بــالله نبـود هیــچکـس اینگــونه باورش
بــا آنکـــه کـس جواب به فریاد او نـداد انگار، جایجای مدینـه است سنگرش
تــاریـخ، گشــت سنگـــر پیــروزی علی بــا خطبهای کـه فــاطمه خـوانده بـه بسترش
شـــد از قیـام فـاطمه اسلام، روسفید بـــا آن کـــه شــد کبـود، عـذار منـورش
بعـد از چهـــارده صـده مانده هنـوز هم آثـــــار آن کبـــــودی، بـــر مــاه منظرش
گــویی هنــوز میشنـــود گـوش روزگار ذکــــر علــــیعلـی ز نفسهای آخرش
گویـم، اگـر چـه قافیـه تکـرار میشــود تا حشر قبــر گمشـده اوست سنگرش
دردا کـه رفـت شعلـه آتـش بـر آسمان از خــانـهای که ختـم رسـل بـود زائرش
سوگندمیخـورم به خدا و به مصطفی پـامال گشـت حـرمت زهـرا و شوهرش
«میثم»همان شفاعت ششماههاش بس است
آرنـــد چـــــون بــــه عــــرصۀ صحـــرای محشرش
شاعر: حاج غلامرضا سازگار
نظرات
ولادت حضرت زهرا س مبارکباد
گلدسته های عرش مزین به نام توست
خور شید و هفت منظر گیتی سهام توست
هر خادمه که فضه نگردد بدون شک
اعجاز حق به حقیقت کلام توست
هستی حیدری و ملقب به ام اب
جبریل کمترین پیاده نظام نظام توست
شور و نشاط عالم امکان زاهل بیت
چشم تمام ساقی و ساغربه جام توست
ذکر علی عالی اعلاست ذکر عشق
ذکر تمام حیدریان ذکر نام توست
دلخوش به جام ولا را همین بس است
عیدی عطا کنی که سخاوت مرام توست
من فاطمی و حیدریم کیست شاهدم
جز این دل شکسته که دائم به دام توست
مدرک برای عاشقی ام بیش از این مخواه
جز این پر شکسته که اطراف بام توست
فرمود ه حق که جهان را سبب تویی
اما دو دست بسته به کوچه امام توست
گشتی فدا به راه خدا در پی علی
هر پیرو حسین تو خیر الانام توست
در روز حشر که شفاعت به دست توست
دست بریده ی عباس بار عام توست
مهدی روحانی کاشمری