عیدالله الاکبر اشعار ویژه عید غدیر

ترتیل قرآن کریم 30 جزء

 

بخش های ویژه سایت مداحان قم
اخبار مذهبی , مداحی , مداحان , شاعران
اشعار مذهبی , اشعار مداحی
دانلود مداحی , مداحان اهلبیت ,مداحان قم
گلزار شهدای مجازی,وصیت نامه خاطرات شهدا کلیپ شهدا صدای شهدا
معرفی نامه و زندگی نامه مداحان و شاعران اهل بیت

اوقات شرعی

افراد آنلاین

ما 1549 کاربر آنلاین داریم

آمار بازدیدکنندگان

امروز
دیروز
این هفته
این ماه
کل آمار
4389
2469
21892
82038
32054277
Your IP: 18.118.19.123

مدح

محمد بحر بی پایان رحمت ،گوهرش زهرا

علی فلک نجات آفرینش ، لنگرش زهرا

رسول الله می نازد که دارد دختری چون او

کتاب الله می نازد که باشد ،کوثرش زهرا

به معراج نبوت گر بگیری اوج می بینی

که گردون هاست در این راه و باشد محورش زهرا

خلایق راست قرآن داور و ، قرآن از آن بالد

که در تفسیر و در تعبیر باشد داورش زهرا

علی در غزوه ها یار محمد بود و می بودی

در امواج غم و اندوه تنها یاورش زهرا

همای قله قاف ولایت ، ملک هستی را

گرفته زیر پر زیرا بود بال و پرش زهرا

درست ام ابیها گر شود تفسیر می بینی

که هر پیغمبری بود از نخستین مادرش زهرا

سلام حق سلام انبیا بر شخص پیغمبر

سلام شخص پیغمبر به تنها دخترش زهرا

عبور ناقه اش چون روز محشر افتد از محشر

کند محشر به پا محشر که گردد محشرش زهرا

گریزد از قیامت تیره گی تا مرز تاریکی

چو گردد با خدایی نور خود روشنگرش زهرا

ولایت چیست بشنو آسمان کل خوبی ها

که با شد مهر و ماه و آفتاب و اخترش زهرا

محمد جان جان عالم است و هیچ می دانی ؟

که باشد جان شیرین در درون پیکرش زهرا

خدا در دیده ی ظاهر نمی گنجد اگر گنجد

به چشم خواجه لولاک باشد مظهرش زهرا

رسول الله را باشد دو قرآن ، صامت و ناطق

کتاب صامتش قرآن ، کتاب دیگرش زهرا

درود هر زن آزاده و هر مرد آزاده

بر آن بانو که باشد در ولایت رهبرش زهرا

ولایت همچو قرآن محمد جاودانی شد

به یمن همت دخت ولایت پرورش زهرا

محمد حی سرمد را بود پیغمبر خاتم

که در هر عصر و هر نسل است پیغام آورش زهرا

عبادت سنگرش زهرا نبوت محورش زهرا

ولایت همسرش زهرا امامت مصدرش زهرا

محمد شهر علم و در علی ابن ابیطالب

زهی شهری که باشد زینت بام درش زهرا

درخت سبز توحید و نبوت کیست ؟ پیغمبر

امامان شاخه ها و شیعیان برگ و برش زهرا

جز اینم ، گر بود ایمان نداردم بهره از ایمان

که دین ، هم اولش زهرا بود هم آخرش زهرا

بیا حج ولایت کن ، که این حج تا ابد باشد

صفا و مروه و سعی و منی و مشعرش زهرا

علی سنگر نشین جنگ ها بود و عجب دارم

که شد بعد از پیمبر حامی بی سنگرش زهرا

تک تنها کنار آستان خانه پشت در

خدا داند خدا داند چه آمد بر سرش زهرا

غلاف تیغ خصم دون زکار انداخت دستش را

بلی این بود پاداش جهاد اکبرش زهرا

برای یاری حیدر فشاری دید پشت در

که رفت از دست آنجا هم صدف هم گوهرش زهرا

دریغا کز جفای اهل دوزخ پایمال آمد

بهشت وحی و پرپر شد گل نیلو فرش زهرا

گل لبخند روید ز آفتاب حشر ای میثم

اگر بر خلق افتد سایه ای از چادرش زهرا

شاعر : حاج غلامرضا سازگار

--------

توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد

درصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر

 

Tags: حضرت زهرا ، حضرت فاطمه ، حضرت فاطمه زهرا ، صدیقه طاهره ، سلام الله علیها ، سلام الله علیه ، حضرت فاطمه زهرا ، فاطمه الزهرا ، دختر رسول الله ، شعر حضرت زهرا ، اشعار حضرت زهرا ، شعر به مناسبت شهادت حضرت زهرا ، شعر به مناسبت ولادت حضرت زهرا ، شعر به مناسبت شهادت حضرت فاطمه ، اشعار به مناسبت میلاد حضرت فاطمه، شعر برای حضرت زهرا ، شعر برای حضرت فاطمه ، شعر برای حضرت صدیقه طاهره، یا زهرا ، یا فاطمه ، بی بی دو عالم حضرت زهرامدحمحمد بحر بی پایان رحمت ،گوهرش زهراعلی فلک نجات آفرینش ، لنگرش زهرارسول الله می نازد که دارد دختری چون اوکتاب الله می نازد که باشد ،کوثرش زهرابه معراج نبوت گر بگیری اوج می بینیکه گردون هاست در این راه و باشد محورش زهراخلایق راست قرآن داور و ، قرآن از آن بالدکه در تفسیر و در تعبیر باشد داورش زهراعلی در غزوه ها یار محمد بود و می بودیدر امواج غم و اندوه تنها یاورش زهراهمای قله قاف ولایت ، ملک هستی راگرفته زیر پر زیرا بود بال و پرش زهرادرست ام ابیها گر شود تفسیر می بینیکه هر پیغمبری بود از نخستین مادرش زهراسلام حق سلام انبیا بر شخص پیغمبرسلام شخص پیغمبر به تنها دخترش زهراعبور ناقه اش چون روز محشر افتد از محشرکند محشر به پا محشر که گردد محشرش زهراگریزد از قیامت تیره گی تا مرز تاریکیچو گردد با خدایی نور خود روشنگرش زهراولایت چیست بشنو آسمان کل خوبی هاکه با شد مهر و ماه و آفتاب و اخترش زهرامحمد جان جان عالم است و هیچ می دانی ؟که باشد جان شیرین در درون پیکرش زهراخدا در دیده ی ظاهر نمی گنجد اگر گنجدبه چشم خواجه لولاک باشد مظهرش زهرارسول الله را باشد دو قرآن ، صامت و ناطقکتاب صامتش قرآن ، کتاب دیگرش زهرادرود هر زن آزاده و هر مرد آزادهبر آن بانو که باشد در ولایت رهبرش زهراولایت همچو قرآن محمد جاودانی شدبه یمن همت دخت ولایت پرورش زهرامحمد حی سرمد را بود پیغمبر خاتمکه در هر عصر و هر نسل است پیغام آورش زهراعبادت سنگرش زهرا نبوت محورش زهراولایت همسرش زهرا امامت مصدرش زهرامحمد شهر علم و در علی ابن ابیطالبزهی شهری که باشد زینت بام درش زهرادرخت سبز توحید و نبوت کیست ؟ پیغمبرامامان شاخه ها و شیعیان برگ و برش زهراجز اینم ، گر بود ایمان نداردم بهره از ایمانکه دین ، هم اولش زهرا بود هم آخرش زهرابیا حج ولایت کن ، که این حج تا ابد باشدصفا و مروه و سعی و منی و مشعرش زهراعلی سنگر نشین جنگ ها بود و عجب دارمکه شد بعد از پیمبر حامی بی سنگرش زهراتک تنها کنار آستان خانه پشت درخدا داند خدا داند چه آمد بر سرش زهراغلاف تیغ خصم دون زکار انداخت دستش رابلی این بود پاداش جهاد اکبرش زهرابرای یاری حیدر فشاری دید پشت درکه رفت از دست آنجا هم صدف هم گوهرش زهرادریغا کز جفای اهل دوزخ پایمال آمدبهشت وحی و پرپر شد گل نیلو فرش زهراگل لبخند روید ز آفتاب حشر ای میثماگر بر خلق افتد سایه ای از چادرش زهراشاعر : حاج غلامرضا سازگار--------توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارددرصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تغییر کد امنیتی

این سایت توسط گروه مهندسی نرم افزار انعکاس برتر طراحی و اجرا شده است