- منتشر شده در دوشنبه, 17 آذر 1393 19:25
- نوشته شده توسط خبرنگار سایت مداحان قم
- بازدید: 2612
«پژوهشى در مقتلهاى فارسى»، تأليف محمدعلى مجاهدى، تلاش بسيار ارزشمند و نو در مسير معرّفىِ مقتلهايى است كه به زبان فارسى نوشته شده است.
نويسنده در آغاز به معرفى اثر و زمان نگارش آن مىپردازد. سپس درباره شيوه نگارش اثر سخن مىگويد و سرانجام نمونههايى از نثر آن مقتل را به خوانندگان ارایه مىدهد.
نویسنده کتاب، خود در توضیح این اثر ارزشمند، میگوید: پژوهشى در مقتلهاى فارسى، عنوانى است كه براى اين اثر برگزيدهام و در پنج فصل آن را سامان دادهام.
در فصل اوّل، «كلّياتى درباره مقتل و مقتلنگارى» ارایه شده و از «پيشينه مقتلنگارى در زبان عربى و فارسى» و نيز «منابع مورد استفاده مقتلنگاران» به صورت كوتاه و گذرا سخن به ميان آمده است.
در این فصل، مؤلف، براى بررسى متون منثور واقعه عاشورا، آثار مكتوبى كه تمام يا قسمتى از آنها به گزارش گونهاى از وقايع قيام كربلا اختصاص يافته و رخدادهاى روز عاشورا را صحنه به صحنه يا با مرورى كلّى و گذرا روايت كرده و گاه نيز به بررسى تحليلى اهداف اين قيام ماندگار و آثارى پرداخته كه بر آن مترتّب بوده و هست و انگيزه الهى نهضت حسينى را مورد كند و كاو قرار داده، مطالعه کرده و آورده است.
به گفته وی، کتابهای مقتل از رايجترين و مهمترين منابعى به شمار مىروند كه هر پژوهشگرى براى بررسى اين حادثه خوننگار، ناگزير از مطالعه و بررسى آنهاست و از همين رو، با طرح كلّياتى درباره مقتل و مقتلنگارى مىخواهيم محدوده اين قلمرو تاريخى و ماتمى را مشخّص كنيم و سپس در بخشى از اين قلمرو وسيع به بررسى متونى بپردازيم كه به واقعه عاشورا و شهداى كربلا اختصاص دارند.
بديهى است نتيجه حركت در چنين قلمرو ناپيدا کران مىتواند در يك گزارش منقّح چندين هزار صفحهاى به شيفتگان مكتب عاشورا ارایه شود، ولى از عنوان اين اثر مىتوان دريافت كه اوّلا بخش عظيمى از اين قلمرو كه اختصاص به آثار منظوم عاشورايى دارد، از محدوده اين پژوهش فراتر است و ما پيش از اين در کتاب «شكوه شعر عاشورا در زبان فارسى» به تفصیل به آن پرداختهايم. ثانياً به دلیل حوصله تنگ اين مقال- كه حدّاكثر بايد در چهارصد تا پانصد صفحه سامان يابد- ناگزيريم در بررسى متون منثور نيز به سراغ آثارى برويم كه مشخّصاً تفكّر و برداشت خاصّى از اين رويداد ماندگار را بيان مىكنند و به تعبير ديگر، نماينده قرائت خاصّى از فرهنگ عاشورا به شمار مىروند.
نویسنده در این فصل با اشاره به منابع مورد استفاده مقتلنگاران بر این باور است که:” بررسى منابع اوّليّهاى كه مورد استفاده مقتلنگاران سدههاى آغازين هجرى قرار گرفته، مىتواند در شمار اولويّتهاى موضوعى عاشورا نظر پژوهشگران را در روشن كردن صحّت و سقم متون كتب مقاتل به خود جلب كند؛ زیرا بدون ريشهيابى اين گونه منابع نمىتوان در نهايت به متن منقّح و قابل اعتمادى در زمينه رخدادهاى عاشورا دست يافت. پس از انجام اين مهم، كار بررسى متون ساير مقاتل چندان دشوار نيست و مىتوان با تكيه به مسلّمات تاريخ عاشورا و با عنايت به موارد اختلافى و تحريفى به پيرايش متون منثور عاشورايى پرداخت و نقاط قوّت و ضعف هر كدام از آنها را به روشنى نشان داد”.
به نوشته وی:” منابع اوّليّهاى كه مقتلنگاران سدههاى آغازين هجرى به آن عنايت داشته و مقتلنگاران سدههاى بعد از حاصل زحمات آنان در نگارش آثار خود سود جستهاند، عبارتاند از: اخبار غیبی عاشورا، مجموعه نامهها، سخنان و خطبههاى امام حسين(ع) از آغاز حركت تا شهادت، سخنان و رجزهاى عاشورايى اصحاب و ياران فداكار امام حسين (ع)، سخنان و خطبههاى امام زين العابدين و حضرت زينب(س) و اهلبيت امام حسين - عليهم السلام - در جريان سفر به كوفه و شام و مدينه، روايات منقول از امامان معصوم(ع) درباره شهادت امام حسين(ع)، مطالب منقول از همراهان امام كه زنده ماندند، مطالب منقول از مخالفان امام حسين(ع) و مشاهدات افراد بيطرف.
نویسنده، آن گاه در فصل دوم، «سيماى امام حسين(ع) در نثر كهن پارسى» را به تصوير كشيده و نمونههايى از مطالب پراكندهاى كه در ۲۴ متن كهن پارسى درباره سالار شهيدان آمده، را ارایه کرده است.
مجاهدی در توضیح این فصل معتقد است:” پيش از بررسى متون مقتلهاى عمده فارسى و كتب تاريخى و نثر نوشتههاى عاشورايى، كه مطالبى پيرامون قيام ماندگار امام حسين (ع) و جريان شكلگيرى اين نهضت الهى و رخدادهاى روز عاشورا دارند، لازم است از متون كهن منثور ديگرى در زبان فارسى ياد كنيم كه كوتاه و گذرا، برخی از فضايل اخلاقى و كرامتهاى وجودى آن حضرت را به تصوير كشيدهاند. بیشتر اين متون كهن اگر چه ارتباطى با رخداد شگرف كربلا ندارند، ولى هر از گاه در جايى كه مقام سخن ايجاب مىكرده است، از آن امام همام و قيام او به نيكى و بزرگى ياد كردهاند كه به سبب قدمت تاريخى داراى اهميّت فراواناند و ما به نقل برخی از آنها بسنده مىكنيم”.
در فصل سوم، «كتابشناسى توصيفى برخى از كتابهاى مربوط به عاشورا» مورد بررسى قرار گرفته و ضمن ارایه برگزيدههايى از هر يك از آنها، در حدّ گنجايى مقال به «بررسى محتوايى» اين متون نيز پرداخته شده است. در اين بخش ۳۶ مقتل و متن تاريخى معرّفى شده و انتخاب آنها به گونهاى بوده است كه هر يك، نماينده قرائتى خاص يا نگرشى ويژه از رويداد كربلا و فرهنگ عاشورا باشند و گاه نيز از هر قرائتى چند نمونه برگزيده شده است.
نویسنده، سپس در فصل چهارم این اثر به «معرّفى اجمالى نُسَخ خطّى و چاپى نادر از متون منثور عاشورا» پرداخته است و حدود ۲۵۰ اثر را فهرستوار به شيفتگان ادب عاشورا معرّفى کرده است كه قريب به اتّفاق، دور از دسترس عموم قرار دارند.
به باور وی،” با معرّفى اين نسخههاى خطى و چاپى نادر، چراغى را فرا راه پژوهشگران حادثه خونبار كربلا برافروختهايم تا با مراجعه به اين متون منثور و احياى آنها خدمتى در خور به فرهنگ بالنده عاشورا ارایه دهند”.
نویسنده، در نگارش اين بخش، از جلد سوم از مجلّدات «فهرستواره كتابهاى فارسى» كه به كوشش آقاى احمد منزوى و همكارانشان فراهم آمده، بهره گرفته است. چون منبع در معرفى همه آثار، همان يك منبع مذكور است، وی پس از معرفى اثر، عبارت «فهرستواره كتابهاى فارسى، ج۳» حذف و تنها به شماره صفحه اكتفا کرده است.
مجاهدی، سرانجام در فصل پنجم اين اثر به ارایه فهرست كتب داستانى و تاريخى كه در دو دهه اخير براى كودكان، نوجوانان و جوانان چاپ و منتشر شده بسنده كرده و ۹۸ اثر را به عنوان نمونه در فهرست آورده است.
به گفته وی،” در فصل پنجم به معرفى كتابهايى مىپردازيم كه بيشتر در قالب داستان، روايت عاشورا را قلمى كردهاند. هدف غالب نويسندگان اين دسته از كتابها، آشنا ساختن قشر جوان و نوجوان و كودك با واقعه عظيم عاشورا با زبانى ساده و داستانى بوده تا رغبت آنان را به مطالعه برانگيزند يا بيشتر كنند”.
اهتمامى كه نويسنده در بخش چهارم و پنجم اين اثر در معرّفى نسخههاى خطى و چاپى نادر داشته است، مىتواند راهگشاى پژوهشگرانى باشد كه در مسير معرّفى و احياىِ اين گونه متون دور از دسترس گام بر مىدارند.
نویسنده این اثر، بر این باور است که:” مسلّماً اين اثر، كاستىهاى فراوانى دارد كه با سه عامل «زمان»، «حجم محدود اثر»، «منابع دور از دسترس» ارتباط تام و تمام پيدا مىكند، ولى به هر حال به عنوان گامى در مسير معرّفى و بررسى متون عاشورا مىتواند تلقّى گردد”.