- منتشر شده در پنج شنبه, 25 تیر 1388 23:18
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 4851
حقباغ وَلا را ز طراوت ثمرى داد
يانخل تولازطرب برگ وبرى داد
شد عالم هستى چه مصفّا ز صفايش
بر اهل يقين شوروصفاى دگرى داد
شدگلشن زيباى على غرق گل عشق
چون حق به حسينش ز كرامت پسرى داد
يزدان به حسين ابن على با گل شادى
زيباقمرى ، شمسه نيكو پسرى داد
درياى نُبوّت ز شعف موج فشان شد
زيرا صدف بحر نبى راگهرى داد
در سايه لطفش كه بود برسر عالم
بر رهبرى اهل ولاراهبرى داد
از يمن قدومش همه عالم به تفاخر
وز فيض وجودش به تنعم خبرى داد
بر زينب عبّاد جهان ايزدمنان
سجّاد عطا كردوبه ماتاج سرى داد
سجّاده تسبيح ودعاى ازلى را
زينت ده و روح دگرو زيب وفرى داد
جبريل« امين » از پى تبريك الهى
گل مژدهتابيدن نور قمرى داد
شاعر : حاج رضا فلاح (امین)
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد