- منتشر شده در شنبه, 28 آذر 1388 19:24
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 4912
هـزار بار گر از تن جدا شود سر من
بر آن سرم که بیفتد به پای رهبر من
به یک اشاره چشمت دل از کفم بردی
از آن زمان که به من شیر داد مادر من
مــرا عـزیز شمـردند مـردمِ کــوفه
که ریختند عوض لاله سنگ بر سر من
میـان ایـن همـه نامــرد غیـر پیرزنی
کسی نگشت در این شهر، يار و یاور من
ز اشک تا که نهد مرهمی بـه زخم تنم
هزار حیف که در کوفه نیست خواهر من
به جز دو طفل یتیمم، بـه دشت کرب و بلا
شهید تـوست دو رعنـا جـوان دیگر من
فـدای دختـرِ مظلـومه سـه سالـه تــو
میــانه اســرا داغدیــده دختــر مـن
خدا گواست کـه هرگـز نگشت بـا کافـر
جسارتی که در این شهر شد به پیکر من
سلام من بـه تـو از این لبی که پاره شده
درود من بـه تـو از این بریده حنجر من
میـان خنـده دشمـن ز دست رحمت تو
مـدال گـریه گـرفته است دیـده تـر من
شهـادتین بــه لـب، ناله حسین حسین
بـه هـر نـفس شـده در نالههای آخر من
سرودههای تو «میثم» شـرارِ آه من است
جـزای تـوست عنایـات حـیِّ داور مـن
بر آن سرم که بیفتد به پای رهبر من
به یک اشاره چشمت دل از کفم بردی
از آن زمان که به من شیر داد مادر من
مــرا عـزیز شمـردند مـردمِ کــوفه
که ریختند عوض لاله سنگ بر سر من
میـان ایـن همـه نامــرد غیـر پیرزنی
کسی نگشت در این شهر، يار و یاور من
ز اشک تا که نهد مرهمی بـه زخم تنم
هزار حیف که در کوفه نیست خواهر من
به جز دو طفل یتیمم، بـه دشت کرب و بلا
شهید تـوست دو رعنـا جـوان دیگر من
فـدای دختـرِ مظلـومه سـه سالـه تــو
میــانه اســرا داغدیــده دختــر مـن
خدا گواست کـه هرگـز نگشت بـا کافـر
جسارتی که در این شهر شد به پیکر من
سلام من بـه تـو از این لبی که پاره شده
درود من بـه تـو از این بریده حنجر من
میـان خنـده دشمـن ز دست رحمت تو
مـدال گـریه گـرفته است دیـده تـر من
شهـادتین بــه لـب، ناله حسین حسین
بـه هـر نـفس شـده در نالههای آخر من
سرودههای تو «میثم» شـرارِ آه من است
جـزای تـوست عنایـات حـیِّ داور مـن
شاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)
کپي برداري تنها با ذکر منبع مجاز است .{ منبع : سایت مداحان دات آی آر}
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد
درصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر
نظرات
:-)