عیدالله الاکبر اشعار ویژه عید غدیر

ترتیل قرآن کریم 30 جزء

 

بخش های ویژه سایت مداحان قم
اخبار مذهبی , مداحی , مداحان , شاعران
اشعار مذهبی , اشعار مداحی
دانلود مداحی , مداحان اهلبیت ,مداحان قم
گلزار شهدای مجازی,وصیت نامه خاطرات شهدا کلیپ شهدا صدای شهدا
معرفی نامه و زندگی نامه مداحان و شاعران اهل بیت

اوقات شرعی

افراد آنلاین

ما 585 کاربر آنلاین داریم

آمار بازدیدکنندگان

امروز
دیروز
این هفته
این ماه
کل آمار
1957
5935
1957
100344
32072583
Your IP: 3.138.126.51
تیتر گفتگو

گپ و گفت

گفتگو با شاعر اهل بیت حاج رضا فلاح (امین)

مداح باید گرای شعر را بگیرد

شهر مقدس قم همواره مركز نشر فضائل اهل بیت(علیهم السلام)بوده و به واسطه وجود مرقد نورانی كریمه اهل بیت(س) و حوزه مقدسه علمیه به مركز جهان تشیع مبدل  گردیده است. عطرنفس اولیاء الهی و مراجع عظام تقلید قم را به یك شهر كاملا علمی مبدل نموده است. در این فضای معنوی و دل انگیز شعرا و مادحین قم هم از نمك خاصی برخوردارند و نمی ازیم كمال كریمه اهل بیت(س)به آنها رسیده است. و«نم به یم چون رسد نم نباشد»دریای بیكران مدایح و مراثی آل محمد(ص)درقالب شعرآیینی از قم سرچشمه می گیرد.یكی از این چشمه های جوشان شاعرگرانقدر «حاج رضا فلاح» است كه حقیقتا تخلص امین زیبنده اوست. او امانت دارست. درشعرش،در كلامش در موعظه اش همه امانتداری موج می زند. خودش می گوید به لحاظ اینكه حضرت آقا(مقام معظم رهبری)هم تخلص امین دارد.بیشتر سعی می كنم حرمت این تخلص را حفظ كنم توفیق رفیق راهمان شد تا با اشاره به گفتگو بنشینم.از فرزند برومندش امیرفلاح كه ما را در تهیه این گفتگو یاری كردند،تشكر می كنیم. 

حاج قاسم رضایی 

 

جهت مطالعه ی ادامه گفتگو روی ادامه ی مطلب کلیک کنید...

 

دریافت فایل مصاحبه قابل اجرا در برنامه word 

دریافت فایل مصاحبه به صورت pdf 

گپ و گفت

گفتگو با شاعر اهل بیت حاج رضا فلاح (امین)

مداح باید گرای شعر را بگیرد

شهر مقدس قم همواره مركز نشر فضائل اهل بیت(علیهم السلام)بوده و به واسطه وجود مرقد نورانی كریمه اهل بیت(س) و حوزه مقدسه علمیه به مركز جهان تشیع مبدل  گردیده است. عطرنفس اولیاء الهی و مراجع عظام تقلید قم را به یك شهر كاملا علمی مبدل نموده است. در این فضای معنوی و دل انگیز شعرا و مادحین قم هم از نمك خاصی برخوردارند و نمی ازیم كمال كریمه اهل بیت(س)به آنها رسیده است. و«نم به یم چون رسد نم نباشد»دریای بیكران مدایح و مراثی آل محمد(ص)درقالب شعرآیینی از قم سرچشمه می گیرد.یكی از این چشمه های جوشان شاعرگرانقدر «حاج رضا فلاح» است كه حقیقتا تخلص امین زیبنده اوست. او امانت دارست. درشعرش،در كلامش در موعظه اش همه امانتداری موج می زند. خودش می گوید به لحاظ اینكه حضرت آقا(مقام معظم رهبری)هم تخلص امین دارد.بیشتر سعی می كنم حرمت این تخلص را حفظ كنم توفیق رفیق راهمان شد تا با اشاره به گفتگو بنشینم.از فرزند برومندش امیرفلاح كه ما را در تهیه این گفتگو یاری كردند،تشكر می كنیم.  


==============================================================

 

در ابتدای سخن لطفاً خود را به طور کامل معرفی کنید؟

 با سلام و صلوات بر محمد و اهلبیت اطهار آن حضرت و درود بر سربازان جبهۀ فرهنگی مکتب علوی ،فاطمی ، حسینی و مهدوی مخصوصاً شاعران و مداحان و ذاکران آستان مقدس آل الله  .  بنده غلامرضا فلاح اصل هستم ،که معروف به رضا فلاح می باشم با تخلص شعری «امین» و بخشی از مسئولیت هایم ، نمایندۀ بنیاد دعبل خزاعی در استان قم ، مدیر مجمع نغمه سرایان آل محمد(ص)استان قم که بیش از 30 سال است وظیفۀ آموزش و تربیت مداحان و شناسایی و پرورش  استعدادهای شعری را به عهده دارد و مسئول انجمن نغمه سرایان کوثر قم (جلسه آموزشی مداحی به روش اصولی) ، دبیر اجرایی و عضو هیئت مدیره کانون شاعران و مداحان استان قم هستم و بعضی مسئولیت های فرهنگی و آموزشی دیگر در استان . در خانواده ای مذهبی و متوسط جامعه در شهر قم به دنیا آمدم و تحصیلاتم را تا مقطع دیپلم ادامه دادم و پس از آن توفیق مطالعه کتب دانشگاهی مربوط به ادبیات فارسی را در کنار کتب تاریخی و مقتل به صورت مستمر داشته ام و خداوند دو پسر و دو دختر به بنده عطا کرده است که فرزند اوّلم دختر است که تحصیلات عالیه ی او در جامعه الزهراء قم و حوزه ی علمیه ی بانو امین تهران بوده و فرزند دوم  محمد که در رشته ی مهندسی عمران ترم هفتم و فرزند سوم امیر در رشته ی نرم افزار کامپیوتر تحصیل می کنند و فرزند چهارم این حقیر در پایه ی چهارم ابتدایی مشغول تحصیل است .

از چه زمانی به شعر گفتن روی آوردید؟

از پایه ی سوم ابتدایی قریحه ی سرودن در ذهنم به ودیعه در آمد گرچه نمی توان نام آن سروده ها را شعر گذاشت لکن آغازی بود برای سرودن لذا می توان گفت با لطف الهی این توفیق در سن ده سالگی نصیب این حقیر شد قبل از آنکه حتی بفهمم شعر یعنی چه .

دلیل انتخاب «امین» برای تخلصتان  چه بود؟ و احساستان از اینکه تخلصتان با تخلص حضرت آقا یکی می باشدچیست؟

دلیل انتخاب تخلص امین برای اشعارم عنایتی بود که از لطف الهی و توفیق زیارت حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) در ایام ولادت رسول گرامی اسلام (ص)و میلاد امام جعفر صادق(ع) به واسطۀ فرزندم محمد که ایشان هم مورد عنایت ویژۀ حضرت امام حسین (ع)در سن 6 سالگی قرار گرفته بود و در آن سفر پر برکت حدود 8 یا9 سال داشت به بنده انتقال یافت و قبل از آن هم در حالاتی خاص علائمی را دالّ بر انتخاب این تخلص دریافت کرده بودم و اشارۀ فرزندم در آن ایام که میلاد (محمدامین (ع)  )هم بود تأییدی شد بر آن علائم و از آن زمان در اشعارم (امین) تخلص نمودم ، پس از گذشت چند سال از این موضوع در نشریه ای دیدم شعری از مقام معظم رهبری به چاپ رسیده و تخلص ایشان هم امین است ، تصمیم گرفتم نامه ای به حضرت آقا بنویسم و از ایشان کسب تکلیف کنم  اما از اینکه این حقیر ذره ای هم در مقابل آن خورشید درخشان بلند سپهر معرفت نیستم به خود اجازۀ چنین اساعۀ ادبی را ندادم اما باید بگویم که حضرت آیت الله  خامنه ای امین دین خدا و حضرت ولی عصر «عج» و امین امت اسلام هستند و بنده مقلد و مرید ایشان که عمر و عزت و سلامتشان به بلندای آفتاب باد و در رابطه با احساسم از اینکه تخلص حضرت آقا هم امین است باید عرض کنم در جلسات آموزشی مداحی و هیئات دیگر به دوستانم مکرر گفته ام من عاشق آقا هستم و قلبی که در سینۀ من می تپد متعلق به آقاست و از اینکه امین و امانت دار این قلب در وجودم هستم احساس افتخار و غرور و عزت و سعادت می کنم و خدا را گواه می گیرم بر صحت گفتارم .

 

آیا خاطره ای دارید از اینکه شعری درمحضر حضرت آقا خوانده باشید و  یا اینکه خاطره ای به خاطر یکی بود ن تخلصتان با معظم له دارید ؟

در رابطه با قسمت اول سؤالتان باید عرض کنم سال هاست که در سالروز ولادت حضرت زهرا « س» که حضرت آقا مداحان و شاعران آیینی کشور را به حضور می پذیرند بنده هم توفیق زیارت ایشان را در آن جمع داشته ام ، لکن سعادت خواندن شعری در محضرشان تا کنون نصیبم نشده ، مانند بسیاری از شاعران آیینی دیگر کشور که از فیض این سعادت محروم بوده اند ، و در پاسخ قسمت دوم سؤال شما یکی از خاطراتم را معروض می دارم ، در مجلسی بودم که شعر معروف بنده با مطلع
«گفتم به یار رویی بر ما نمی نمایی          گفتا که نیک بنگر شاید کنار مایی»

را که در رابطه با امام زمان «عج» کسی می خواند و به تخلص که رسید یکی از افراد مستمع که کنار بنده بود و این حقیر را هم نمی شناخت رو به من کرده و گفت این شعر از مقام معظم رهبریست خدا طول عمر به ایشان عطا کند و بنده گفتم آمین ، به همین جهت که بنده موجب دعای آن شخص برای پیر و مرادم شدم خدا را شکر کردم .

 

اولین شعری که سروده اید چه بود ؟

بگویم خوشبختانه یا متأسفانه اولین شعرم را به یاد ندارم زیرا در 10 سالگی سروده بودم ، وجه خوشبختانه اش به جهت اینکه ارزش ادبی چندانی نداشت و علت تأسفم به خاطر اینکه اشعارم در آن زمان کاملاً جوششی بود و یاد آور خاطرات نوجوانی ام ، اما یکی از اشعارم که در جوانی سروده ام در مدح حضرت علی «ع» و حالا هم مداحان به صورت های مختلف اعم از مدیحه خوانی ، سرود خوانی و سینه زنی از آن استفاده می کنند و آن شعر با عنوان شکر نعمت می باشد .

 شكرنعمت كنم ازلطف خداى توعلى

 چون مراداده سعادت به ولاى توعلى

 ازازل مِهرتوباآب وگِلم گشت عجین

 زین سبب ذكرلبم گشته ثناى توعلى

 تازمادرمتولدشدم اى راحت جان

 جان من گشت مصفّابه صفاى توعلى

 شیرمادربه تولاى تومى نوشیدم

 اى همه هستى من بادفداى توعلى

الی آخر

از نظر خودتان بهترین شعرتان کدام است ؟

باید بگویم شعر یا هر اثر هنری مانند فرزند خالق آن اثر است و چون انسان فرزندانش را دوست دارد و هر کدام از فرزندان جای خود را دارند نمی توان گفت کدام را بیشتر دوست دارم ولیکن بعضی از اشعارم که کوششی نبوده و با عنایت اهلبیت عصمت و طهارت «ع» بطور جوششی و الهامی شکل گرفته روی خودم اثر خاصی گذاشته است و حتی اعجاز هم از آن ها دیده ام بطور مثال یکی از سروده هایم که در سال 1371 با عنوان «عطرجنت» خلق شد و مسبب خیر این اثر مداح با اخلاص اهلبیت عصمت و طهارت «ع» جانباز دفاع مقدس آقای حاج علی مالکی نژاد بود که ایشان برای خداحافظی حج تمتع نزد بنده آمدند و خواستند در آن سفر معنوی سروده هایی را از بنده داشته باشند و این حقیر هم نیت کردم که شعری جدید در صورت عنایت شدن از طرف حضرت زهرا «س» ضمیمۀ اشعار دیگر کنم ، و چون ساعت یازده شب بود که تصمیم گرفتم و ایشان هم باید حدود ساعت دو یا سه بامداد به تهران عزیمت می کردند لذا توسلی پیدا کردم به حضرت زهرا «س» و از آن ساعت تا زمانی که ایشان آمدند برای گرفتن شعر در منزل ما حدوداً سه ساعت طول کشید و من نفهمیدم این سه ساعت کجا هستم ، مانند پروانه سبک شده بودم مثل اینکه وزن نداشتم و تا آن زمان هم به حج مشرف نشده بودم اما در آن ساعات خودم را در مدینه آن هم مدینۀ زمان پیامبر گرامی اسلام «ص» حس می کردم و بیت بیت شعر «عطرجنت» به ذهنم الهام می شد تا اینکه شعر به مقطع رسید و تخلص آن را هم سرودم ساعت دوی بامداد بود که زنگ منزل ما به صدا در آمد وقتی در را باز کردم با آقای مالکی نژاد مواجه شدم ، شعری که روی کاغذ نوشته بودم به ایشان تحویل دادم و خودم حتی یک بیت از آن را یادداشت نکردم ، ایشان خداحافظی کردند و رفتند و زمانی که از حج برگشتند و ما به زیارتشان رفتیم به بنده گفتند سال آینده عازم حج تمتع خواهید بود ، بنده تبسمی کردم ، زیرا نام نویسی نکرده بودم و افرادی که از سال 1362 نام نویسی کرده بودند و هنوز در نوبت تشرف قرار داشتند لذا باور نکردنی بود امااینجاست اعجاز آن شعر که در سال 1372 مقام معظم رهبری دستور دادند، جهت تأمین کسری هزینۀ حج زائرین که قبلاً ثبت نام کرده اند و هنوز مشرف نشده اند تعدادی از افراد نام نویسی شوند و سازمان حج و زیارت مبلغ سیصد و پنجاه هزار تومان برای ثبت نام هر نفر اعلام کرده بود که بنده هم خبر نداشتم اما روزی مداح اهلبیت حاج سید محمد رضویان آمدند نزد بنده و گفتند فلانی می خواهی امسال به حج مشرف شوی ، بنده گفتم من که فیش ندارم ، ایشان گفتند تعدادی را حج و زیارت ثبت نام می کند و همین امروز قرار است ثبت نام شود ، حدود ظهر بود که با ایشان رفتیم سازمان حج و زیارت قم و آخرین فیش به بنده رسید که این چیزی جز اعجاز نمی تواند باشد ، اگر دقت کنید در گفتۀ بنده آقای مالکی نژاد سال 1371 بعد از مراسم حج به بنده قول تشرف در حج سال 1372 را بدهد و سال 1372 سیدی بیاید و بگوید بیا برویم ثبت نام حج و آخرین فیش را هم خداوند نصیب این حقیر کند ، ببینید چقدر عنایت است . و اما آن شعر :

 جان عالم به فداى تووزهرات بقیع

 عطرجنت وزدازتربت گل هات بقیع

 دل هرشیعه بسوزدزغم ویرانیت

 هم به مظلومى وهم غربت زهرات بقیع

 گركه گلدسته نداردحرم محترمت

 اشك مادسته گل مرقدزیبات بقیع

 عقده دل نشودبازاگرخون بارد

 دیده هادرغم مظلومى مولات بقیع

 هرمحبى شنودنام امامان تورا

 پركشدمرغ دلش بهرتماشات بقیع

 كربلاكعبه دل كوى توهم قبله جان

 دل وجان شیفته وواله وشیدات بقیع

 سایِبانت بُود از بال ملائك زیرا

 سایه لطفِ خدا هست به بالات بقیع

 آید و پاك كند یوسف زهرا روزى

 گَردِ غُربت چه غریبانه زِ سیمات بقیع

 بادل سوخته یكباردگرگفت « امین»

 جان عالم به فداى تو و زهرات بقیع

ازمجموعه آثارتان نام ببریدواگر به صورت پراکنده می باشد ، در چه کتابهایی به چاپ رسیده؟  

آثار مستقل از بنده ، مجموعه های عاشورایی با عناوین : لاله های کوثر ، حماسۀ عشق ، صلای عشق ، روایت عشق ، زمزمۀ عشق ، کاروان عاشقان و کتبی که آثار بنده در آن ها به چاپ رسیده : آوای نغمه سرایان ، گلشن اهلبیت ، مدایح و مراثی اهلبیت جلد 1و2 ، گلچین نور ، روایت سرخ ، سفینۀ مهر ، گلشن آل محمد جلد 1و2 ، گلشن لاله ها ، یا زیارت یا شهادت ، اشک گل ها ، گلشن حسینی جلد1و2 ، آیه های شهادت ، مژه های خونین ، گل نغمه ها ، صدای سخن عشق، بر بال فرشتگان ، کتیبۀ ولایت ، آیینۀ عزا ، آوای عاشورائیان ، ستاره های به خون نشسته ، صلای عاشقان ، روایت سرخ ، حدیث شقایق ، نغمه های انقلاب ، کاروان حجاز ، گلزار محمدی ، گلزار ولایت جلد 1و2 ، چشمۀ عشق ، سروش ولایت ، گلچین دلسوختگان ، غربت خورشید ، علی و محراب رستگاری و مجموعه های دیگر که از نام آن ها به خاطر اطالۀ کلام صرف نظر می کنم .

 

از نظر شما خصوصیت شعر آئینی چیست؟با توجه به اینکه بعضی ها می گویند شعر باید فقط ادبیاتی باشد و بعضی ها هم می گویندشعر باید عاطفه و احساس داشته باشد ، نظر شما چیست؟

خصوصیات شعر آیینی دینی بودن آن است ، که منحصر به یکی دو وجه نیست اما اگر بخواهیم وجوه مهم آن را نام ببریم می توان گفت شعر آیینی شعری است که انسان را  با احادیث و روایات و مفاهیم قرآنی و زندگانی اهلبیت «ع» با زبان اشاره و کنایه و استفاده از آرایه های ادبی آشنا می کند و زیبایی آرایه ها که خود روح ادبیات ماست خواندن و شنیدن اینگونه اشعار را دلپذیر و مطلوبتر می سازد زیرا مخاطب شعر آیینی از همۀ گروه های جامعۀ دینی ما هستند از روحانیان و دانشگاهیان و فرهیختگان گرفته تا افراد کم سواد جامعه ، گرچه افراد عادی شاید با اشارات و کنایات و استعارات آشنایی چندانی نداشته باشند ولیکن زیبایی آن ها را درک می کنند و دوست می دارند و لذا کسی که اینگونه اشعار را برای مخاطبین می خواند باید با فن مخاطب شناسی آشنا باشد ، هر جای شعر لازم به تأکید یا تکرار یا توضیح بود به وظیفۀ خود عمل کند ، یادم هست در دیداری که با مقام معظم رهبری داشتیم ایشان مطلبی فرمودند که بنده مضمون آن را عرض می کنم ، فرمودند سطح شعر خودتان را بالا ببرید و مخاطبین هم با شما همراه می شوند و سطح درک آن ها هم بالا می آید و انصافاً در این سه دهۀ انقلاب سطح شعر آیینی و درک مخاطبین قابل تأمل و رشد وجوه ادبی در اشعار محسوس است و مطلب بعدی که بعضی ها می گویند شعر باید عاطفی و احساسی باشد این هم در بعضی اشعار و مناسبت های خاص با در نظر گرفتن مطلبی که ذکر شد لازم است بطور مثال دوران دفاع مقدس نوحه ها یا اشعاری که ما می سرودیم برای اعزام به جبهه یا شب های عملیات روح آن ها احساسی و حماسی بود که رزمندگان با شنیدن یک نوحه یا شعر چنان به وجد می آمدند و آماده می شدند که سر از پا نمی شناختند ، اگر چه انگیزۀ آن ها دفاع از میهن اسلامی و اطاعت از رهبری بود اما اثر یک نوحه یا شعر احساسی حماسی در روح آن ها محسوس بود ، مثلاً وقتی می شنیدند نوحۀ

« عازم کرببلاییم یا زیارت یا شهادت             پیرو روح خداییم یا زیارت یا شهادت »

یا نوحۀ

« مسافرین کربلا وقت سفر رسیده»

و یا نوحۀ

« مکتب ما دین است - شعار ما این است -  لبیک یا خمینی »

 مانند کبوتری می خواستند پرواز کنند آیا می توان گفت که احساس در شعر یا نوحه کارآیی ندارد ؟ و بحث عاطفه ، آیا در موالید یا مراثی اهلبیت عصمت و طهارت «ع» چیزی جز تحریک عاطفه دوستان اهلبیت را متأثر می سازد ، اصلاً فردی که عاطفه ندارد انسانیت ندارد ، لذا نتیجه می گیریم که ادبیات و عاطفه و احساس نیاز شعر است ، هر کدام به جای خود .

 

مداحان برای انتخاب شعر خوب به کجا مراجعه کنند و چه کار کنند،چه راه کارهایی معرفی می کنید؟

جواب این سؤال واضح است ، ابتدا مداحان باید قوۀ درک شعر خوب را داشته باشند تا بتوانند شعر خوب را انتخاب کنند و این خصوصیت ایجاد نمی شود مگر اینکه در محضر اساتید و پیشکسوتان با خصوصیات شعر خوب آشنا شوند، شعر خوب تعریف دارد ، وقتی تعریف آن را درک کردند و به قول نظامی ها «گِرای» آن را گرفتند می توانند پیش بروند تا جایی که خودشان کارشناس شعر بشوند ، ولی متأسفانه بعضی از مداحان تا «الف» را از «ب» تشخیص می دهند دیگر حاضر به ادامۀ راه نیستند ، به قول معروف تا « یاء » بروند و دون شأن خودشان می دانند در جلسات آموزشی شرکت کنند و همین آفت گریبان گیرشان می شود و زمانی می فهمند چقدر عقب هستند که کار از کار گذشته و غرور مانع تحصیل و حضور بیشتر آن ها در مجامع ادبی و مداحی می شود و در همان اول کار درجا می زنند و رشدی ندارند تا دوران زود گذرشان بگذرد .

 

فرق بین شعر و نظم چیست ؟و مداح چگونه بفهمد که این که می خواند شعر است یا نظم؟ توضیح دهید.

اگر بخواهیم فرق بین شعر و نظم را بدانیم ابتدا باید شعر را تعریف کنیم که تعریف شعر این (مروارید دریای عقل)در کوتاه ترین سخن و رعایت اختصار ، سخنی است موزون ، مقفی ، موجز ، لطیف ، خیال انگیز، دارای پیام و رسالتی انسانی، برانگیزندۀ احساسات و هیجانات و برخوردار از تشبیهات و استعارات و بیان کنندۀ مطالبی عاطفی و ... باشد اما نظم در اصطلاح ، سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد (=موزون و مقفی )و البته از زیور معنی نیز برخوردار ،لذا طبق این تعریف هر شعری را می توان از نظم تمیز و تشخیص داد و باید عرض کنم خیلی از اشعاری که در کتابها چاپ شده یا از رسانه های سمعی و بصری دریافت می شود خالی از خصوصیات شعری است و آنها را باید در ردیف نظم به حساب آورد .

 از بین شعرای قدیمی و معاصر به کدام شاعر علامند هستید و احیاناً از کدام شاعر تبعیت می کنید؟

بین شعرای قدیم ، در سبک عراقی به حافظ و سبک هندی به صائب علاقۀ زیادتری دارم و دلیلش این است که شعر حافظ انسان را در بُعد معرفتی سیر می دهد و کلامش حرف دل است و خصوصیات دیگری هم دارد که بگذریم و شعر صائب جنبۀ اجتماعی و ضرب المثلی و پند و نصیحتی و مضمون پردازیش بارز است که انسان را در ارتقاء عقل و فهم هدایت می کند و از معاصرین به شعر پروین اعتصامی از بُعد اجتماعی و پند و نصیحتی و محتشم کاشانی به دلیل زبان شعری اش در مدح و منقبت و مراثی اهلبیت «ع» و عنایت خاص مولایمان أباعبدالله الحسین«ع» به محتشم و استاد محمد علی مجاهدی (پروانه )به دلیل افق بالای کلام و ژرف اندیشی معنوی در آثار ضمن درک آسان مخاطب از اشعار ایشان و استاد محمد جواد غفور زاده (شفق) از بُعد انسجام لفظی و معنوی بین ابیات غزلیاتشان و استاد حاج علی انسانی به دلیل بهره وری از تعابیر و مضامین بکر در مراثی شان و بعضی شاعران دیگر با مختصات متفاوت که از ذکر نامشان به دلیل اطالۀ کلام پوزش می طلبم ، بنده از شخص خاصی تبعیت نمی کنم و آنچه خداوند عنایت کند و از طرف اهلبیت عصمت و طهارت «ع» حواله شود همان را می نویسم چه بسا در بافت و انسجام شعرم ضعف هایی هم وجود داشته باشد .

 

 چه سبک شعری را می پسندید؟(هندی ، عراقی و...)

در پاسخ باید عرض کنم که سبک های عراقی و هندی و خراسانی هر کدام ویژگی خاص خودشان را دارند ولیکن بنده همانطور که در پاسخ سؤال قبلی عرض کردم به سبک عراقی و هندی علاقۀ زیادتری دارم .

 

 

 خصوصیات یک شاعر خوب چیست؟(خصوصیات اخلاقی و فنی) و آیا با تیپ های خاصی که بعضی از شعرا دارند موافقید و آیا موافقید شاعران یا مداحان یونی فرم مخصوصی مثل عبا داشته باشند؟

پاسخ این سؤال کاملاً روشن است ، یک شاعر خوب باید در ابعاد مختلف تجربه اندوخته باشد در بُعد فنی قالب های شعری را با اثرهای مختلف و مضامین بکر و عالی و زبان روز و بهره مندی از تخیل ، تشبیهات و آرایه های ادبی تجربه کرده باشد و از جهت اخلاقی با مطالعۀ مکرر زندگانی بزرگان دین و مرور بر سجایای اخلاقی اهلبیت «ع» و تفقه در معانی قرآن و بکار بستن آن ها شالودۀ فکری اش را غنا بخشد و در رابطه با تیپ ها خاص بعضی از شعراء که مثال زدید باید عرض کنم تا جایی که به شأن و منزلت یک شاعر اهلبیت «ع» لطمه نزند و بین جامعۀ دینی ما مذموم نباشد ، نباید حساسیت به خرج داد .در رابطه با بحث لباس  باید عرض کنم مثل عبا یا کت بلند و کلاه که مداحان قدیم خود را موظف می دانستند تا با این پوشش در مجالس اجرای برنامه داشته باشند و حالا هم بعضی از مداحان پیشکسوت همین روش را ادامه می دهند بحث خوبی است ولیکن مداحان جوان حتی از عبا هم استفاده نمی کنند که باید فرهنگ این هنر والای دینی با حداقل پوشش «عبا» حفظ شود تا قداست این مقام محفوظ بماند ، زیرا هر هنرمندی با ابزار و آلات هنرش شناخته می شود و جایگاه مداحی هم باید با نمادی خاص مانند عبا یا کت بلند حفظ شود .

 

انحرافات و آسیب های جامعه ی شعرا و شعر را در چه مواردی می دانیدو راهکارهای مقابله با آنها را چه می دانید؟

باید بگویم ما در رابطه با شعرای آیینی و مذهبی صحبت می کنیم که رابطۀ تنگاتنگی با مداحان دارند زیرا آنها باید بسرایند و مداحان بخوانند و از همین جا بعضی آسیب ها نمود پیدا می کند ، بعضی از شاعران خواسته یا ناخواسته در اشعارشان از واژه ها یا مطالبی استفاده می کنند که غلو آمیز یا حتی بهتر بگویم کفر آمیز است و بیشتر مداحانی که بدنبال شهرت هستند آن اشعار را با آب و تاب و تأکید می خوانند و شنوندۀ اینگونه اشعار جهت مقابله با آن مداحان به نقل گفته هایشان یا اشعارشان در جامعه می پردازند که این خود اشاعۀ خواستۀ سراینده یا خوانندۀ شعر کفرآمیز است زیرا با این روش در جامعه مشهور می شوند و این یک مورد است به طور مثال از صدها مورد انحراف و آسیب در بعضی از اشعار ، و در مورد راهکار برای مقابله با آن ها خوشبختانه با تدبیر حکیمانۀ رهبر معظم انقلاب و دستورات ایشان به سازمان تبلیغات اسلامی  و همکاری اساتید فن در هر استان و شهرستان انتخابات برگزار شده  و تشکیلاتی زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی با عنوان کانون شاعران و مداحان شکل گرفته که کانون ها هم آیین نامه دارند جهت نظارت و رسیدگی به همۀ امور مربوطه به مجلس مداحان و شاعران مذهبی و عملکرد آن ها در جامعۀ دینی .

وقتی آیه ی 224 سوره ی شعرا را می خوانید چه احساسی به شما دست می دهد؟

(وَالشُّعَرَآءُ یَتَّبِعُهُمُ الغَاوُنَ-وشاعران (یاوه سرای کفار مانند عالمان بی عمل و مدعیان باطل)را مردم جاهل گمراه پیروی کنند)

وقتی در این آیه تفقه می کنم احساس می کنم که نکند ما هم در اثر بی توجهی در لفظ و معنی به انحرافات کشیده شویم و خلاصه مسیر انحرافی هم پایانی جز معنی و مفهوم آیۀ مذکور ندارد .

 

نقش ماهنامۀ هیئت رزمندگان اسلام که تخصصی است و در سراسر کشور توزیع می شود برای ترویج شعر خوب و تشویق شعرای مکتبی چیست؟

اگر بخواهم پاسخی کوتاه داشته باشم باید عرض کنم همین روش که دارید یعنی بررسی آسیب ها و انحرافات را در قالب سؤال و جواب با متخصصین مطرح کرده و چاپ کنید ، در نتیجه مخاطب شما هم پیام صحیحی از نشریۀ شما خواهد گرفت  که این بهترین و والاترین نقش تخصصی نشریۀ شما می تواند باشد و این خود تشویقی است برای شاعران مکتبی ، که نشریه ای آمده تا حامی و پشتیبان آن ها باشد .ضمناً جهت توزیع فراگیر نشریه ی هیأت بین مداحان و شاعران در شهر های مختلف اهتمام بیشتری شود زیرا توزیع آن مناسب نیست و می توانم بگویم این نشریه حتی به دست بعضی از خواص هم نمی رسد ،چه رسد به عموم مداحان .

 

باتوجه به اینکه در دبیرستان ودانشگاهها ادبیات فارسی تدریس می شود ولی در آن ادبیات آئینی جایگاهی ندارد چه کار باید کرد؟

به نظر بنده باید در دبیرستان ها و دانشگاه ها رشته ای مستقل یا حداقل چند واحد درسی را به ادبیات آیینی تخصصی اختصاص بدهند و این را می شود از طریق کانون مرکزی شاعران و مداحان کشور که درتهران قرار است مستقر شود و نمایندۀ کل شاعران و مداحان کشور است یا مسئولین هیئت محترم رزمندگان اسلام پیگیری کرد و به نهاد های مربوطه ارجاع داد .

 

بعضی از شعرای معاصر به بسیاری از اشعار شعرایی امثال حافظ ایراد می گیرند مثل کلمات می و مستی و مطرب که در شعرهای ایشان به کار رفته ، نظر شما چیست؟

اگر ما حافظ را حافظ قرآن بدانیم و او را از عرفا بشناسیم و عارفی که قرآن را حفظ است فکر نمی کنم کلماتی که ذکر شد مانند می و مستی و مطرب را به معنای ظاهری در عرف جامعه بکار برده باشد و لذا می توان گفت کلماتی از این قبیل را با معانی عرفانی به کار گرفته است و تشبیه و کنایه هم جوهرۀ شعر است و اگر در اشعار حضرت امام خمینی «ره» سیر کنیم خواهیم دید ایشان هم که از مراجع تقلید و اسلام شناس واقعی است در اشعارشان واژه هایی چون کلمات حافظ بکار برده است ، بطور مثال

« الا یا ایها الساقى! ز مـــى پُر ســـاز جامم را        كه از جـــانم فــــرو ریزد، هواى ننگ و نامم را »

و

« بــــــرخیز مطربا، كه طرب آرزوى ماست         چشم خــــرابِ یارِ وفــــــــــادار سوى ماست »

و

« مستــــى عاشق دلباخته از باده تــــوست           بجــز این مستیم از عمر، دگر حاصل نیست »

 

کلام آخر را بفرمایید.

و سخن آخر اینکه از محبت و لطف شما ممنونم به لحاظ اینکه این فرصت را به حقیر دادید تا از طریق نشریۀ وزین و تخصصی هیئت بتوانم بعضی از نقطه نظراتم  را برشمرم ، برای شما سعادت و سربلندی و موفقیت ، برای نشریۀ شما باروری بیشتر و برای خوانندگان نشریه بهره مندی از مطالب درج شده و تعالی فکری و برای خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سرافرازی و برای مقام معظم رهبری سلامتی و طول عمر و برای روح بلند امام خمینی «ره» و شهداء علو درجات و برای حضرت ولی عصر (عج) تعجیل در فرج را از خداوند منان مسئلت دارم .

 

 

Tags: گفتگوی ماهنامه ی تخصصی هیأت رزمندگان اسلام با شاعر اهل بیت حاج رضا فلاح (امین)تیتر گفتگوگپ و گفتگفتگو با شاعر اهل بیت حاج رضا فلاح (امین)مداح باید گرای شعر را بگیردشهر مقدس قم همواره مركز نشر فضائل اهل بیت(علیهم السلام)بوده و به واسطه وجود مرقد نورانی كریمه اهل بیت(س) و حوزه مقدسه علمیه به مركز جهان تشیع مبدل گردیده است. عطرنفس اولیاء الهی و مراجع عظام تقلید قم را به یك شهر كاملا علمی مبدل نموده است. در این فضای معنوی و دل انگیز شعرا و مادحین قم هم از نمك خاصی برخوردارند و نمی ازیم كمال كریمه اهل بیت(س)به آنها رسیده است. و«نم به یم چون رسد نم نباشد»دریای بیكران مدایح و مراثی آل محمد(ص)درقالب شعرآیینی از قم سرچشمه می گیرد.یكی از این چشمه های جوشان شاعرگرانقدر «حاج رضا فلاح» است كه حقیقتا تخلص امین زیبنده اوست. او امانت دارست. درشعرش،در كلامش در موعظه اش همه امانتداری موج می زند. خودش می گوید به لحاظ اینكه حضرت آقا(مقام معظم رهبری)هم تخلص امین دارد.بیشتر سعی می كنم حرمت این تخلص را حفظ كنم توفیق رفیق راهمان شد تا با اشاره به گفتگو بنشینم.از فرزند برومندش امیرفلاح كه ما را در تهیه این گفتگو یاری كردند،تشكر می كنیم. حاج قاسم رضایی جهت مطالعه ی ادامه گفتگو روی ادامه ی مطلب کلیک کنید... دریافت فایل مصاحبه قابل اجرا در برنامه word دریافت فایل مصاحبه به صورت pdf گپ و گفتگفتگو با شاعر اهل بیت حاج رضا فلاح (امین)مداح باید گرای شعر را بگیردشهر مقدس قم همواره مركز نشر فضائل اهل بیت(علیهم السلام)بوده و به واسطه وجود مرقد نورانی كریمه اهل بیت(س) و حوزه مقدسه علمیه به مركز جهان تشیع مبدل گردیده است. عطرنفس اولیاء الهی و مراجع عظام تقلید قم را به یك شهر كاملا علمی مبدل نموده است. در این فضای معنوی و دل انگیز شعرا و مادحین قم هم از نمك خاصی برخوردارند و نمی ازیم كمال كریمه اهل بیت(س)به آنها رسیده است. و«نم به یم چون رسد نم نباشد»دریای بیكران مدایح و مراثی آل محمد(ص)درقالب شعرآیینی از قم سرچشمه می گیرد.یكی از این چشمه های جوشان شاعرگرانقدر «حاج رضا فلاح» است كه حقیقتا تخلص امین زیبنده اوست. او امانت دارست. درشعرش،در كلامش در موعظه اش همه امانتداری موج می زند. خودش می گوید به لحاظ اینكه حضرت آقا(مقام معظم رهبری)هم تخلص امین دارد.بیشتر سعی می كنم حرمت این تخلص را حفظ كنم توفیق رفیق راهمان شد تا با اشاره به گفتگو بنشینم.از فرزند برومندش امیرفلاح كه ما را در تهیه این گفتگو یاری كردند،تشكر می كنیم. ============================================================== در ابتدای سخن لطفاً خود را به طور کامل معرفی کنید؟ با سلام و صلوات بر محمد و اهلبیت اطهار آن حضرت و درود بر سربازان جبهۀ فرهنگی مکتب علوی ،فاطمی ، حسینی و مهدوی مخصوصاً شاعران و مداحان و ذاکران آستان مقدس آل الله . بنده غلامرضا فلاح اصل هستم ،که معروف به رضا فلاح می باشم با تخلص شعری «امین» و بخشی از مسئولیت هایم ، نمایندۀ بنیاد دعبل خزاعی در استان قم ، مدیر مجمع نغمه سرایان آل محمد(ص)استان قم که بیش از 30 سال است وظیفۀ آموزش و تربیت مداحان و شناسایی و پرورش استعدادهای شعری را به عهده دارد و مسئول انجمن نغمه سرایان کوثر قم (جلسه آموزشی مداحی به روش اصولی) ، دبیر اجرایی و عضو هیئت مدیره کانون شاعران و مداحان استان قم هستم و بعضی مسئولیت های فرهنگی و آموزشی دیگر در استان . در خانواده ای مذهبی و متوسط جامعه در شهر قم به دنیا آمدم و تحصیلاتم را تا مقطع دیپلم ادامه دادم و پس از آن توفیق مطالعه کتب دانشگاهی مربوط به ادبیات فارسی را در کنار کتب تاریخی و مقتل به صورت مستمر داشته ام و خداوند دو پسر و دو دختر به بنده عطا کرده است که فرزند اوّلم دختر است که تحصیلات عالیه ی او در جامعه الزهراء قم و حوزه ی علمیه ی بانو امین تهران بوده و فرزند دوم محمد که در رشته ی مهندسی عمران ترم هفتم و فرزند سوم امیر در رشته ی نرم افزار کامپیوتر تحصیل می کنند و فرزند چهارم این حقیر در پایه ی چهارم ابتدایی مشغول تحصیل است .از چه زمانی به شعر گفتن روی آوردید؟از پایه ی سوم ابتدایی قریحه ی سرودن در ذهنم به ودیعه در آمد گرچه نمی توان نام آن سروده ها را شعر گذاشت لکن آغازی بود برای سرودن لذا می توان گفت با لطف الهی این توفیق در سن ده سالگی نصیب این حقیر شد قبل از آنکه حتی بفهمم شعر یعنی چه .دلیل انتخاب «امین» برای تخلصتان چه بود؟ و احساستان از اینکه تخلصتان با تخلص حضرت آقا یکی می باشدچیست؟دلیل انتخاب تخلص امین برای اشعارم عنایتی بود که از لطف الهی و توفیق زیارت حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) در ایام ولادت رسول گرامی اسلام (ص)و میلاد امام جعفر صادق(ع) به واسطۀ فرزندم محمد که ایشان هم مورد عنایت ویژۀ حضرت امام حسین (ع)در سن 6 سالگی قرار گرفته بود و در آن سفر پر برکت حدود 8 یا9 سال داشت به بنده انتقال یافت و قبل از آن هم در حالاتی خاص علائمی را دالّ بر انتخاب این تخلص دریافت کرده بودم و اشارۀ فرزندم در آن ایام که میلاد (محمدامین (ع) )هم بود تأییدی شد بر آن علائم و از آن زمان در اشعارم (امین) تخلص نمودم ، پس از گذشت چند سال از این موضوع در نشریه ای دیدم شعری از مقام معظم رهبری به چاپ رسیده و تخلص ایشان هم امین است ، تصمیم گرفتم نامه ای به حضرت آقا بنویسم و از ایشان کسب تکلیف کنم اما از اینکه این حقیر ذره ای هم در مقابل آن خورشید درخشان بلند سپهر معرفت نیستم به خود اجازۀ چنین اساعۀ ادبی را ندادم اما باید بگویم که حضرت آیت الله خامنه ای امین دین خدا و حضرت ولی عصر «عج» و امین امت اسلام هستند و بنده مقلد و مرید ایشان که عمر و عزت و سلامتشان به بلندای آفتاب باد و در رابطه با احساسم از اینکه تخلص حضرت آقا هم امین است باید عرض کنم در جلسات آموزشی مداحی و هیئات دیگر به دوستانم مکرر گفته ام من عاشق آقا هستم و قلبی که در سینۀ من می تپد متعلق به آقاست و از اینکه امین و امانت دار این قلب در وجودم هستم احساس افتخار و غرور و عزت و سعادت می کنم و خدا را گواه می گیرم بر صحت گفتارم . آیا خاطره ای دارید از اینکه شعری درمحضر حضرت آقا خوانده باشید و یا اینکه خاطره ای به خاطر یکی بود ن تخلصتان با معظم له دارید ؟در رابطه با قسمت اول سؤالتان باید عرض کنم سال هاست که در سالروز ولادت حضرت زهرا « س» که حضرت آقا مداحان و شاعران آیینی کشور را به حضور می پذیرند بنده هم توفیق زیارت ایشان را در آن جمع داشته ام ، لکن سعادت خواندن شعری در محضرشان تا کنون نصیبم نشده ، مانند بسیاری از شاعران آیینی دیگر کشور که از فیض این سعادت محروم بوده اند ، و در پاسخ قسمت دوم سؤال شما یکی از خاطراتم را معروض می دارم ، در مجلسی بودم که شعر معروف بنده با مطلع«گفتم به یار رویی بر ما نمی نمایی گفتا که نیک بنگر شاید کنار مایی»را که در رابطه با امام زمان «عج» کسی می خواند و به تخلص که رسید یکی از افراد مستمع که کنار بنده بود و این حقیر را هم نمی شناخت رو به من کرده و گفت این شعر از مقام معظم رهبریست خدا طول عمر به ایشان عطا کند و بنده گفتم آمین ، به همین جهت که بنده موجب دعای آن شخص برای پیر و مرادم شدم خدا را شکر کردم . اولین شعری که سروده اید چه بود ؟بگویم خوشبختانه یا متأسفانه اولین شعرم را به یاد ندارم زیرا در 10 سالگی سروده بودم ، وجه خوشبختانه اش به جهت اینکه ارزش ادبی چندانی نداشت و علت تأسفم به خاطر اینکه اشعارم در آن زمان کاملاً جوششی بود و یاد آور خاطرات نوجوانی ام ، اما یکی از اشعارم که در جوانی سروده ام در مدح حضرت علی «ع» و حالا هم مداحان به صورت های مختلف اعم از مدیحه خوانی ، سرود خوانی و سینه زنی از آن استفاده می کنند و آن شعر با عنوان شکر نعمت می باشد . شكرنعمت كنم ازلطف خداى توعلى چون مراداده سعادت به ولاى توعلى ازازل مِهرتوباآب وگِلم گشت عجین زین سبب ذكرلبم گشته ثناى توعلى تازمادرمتولدشدم اى راحت جان جان من گشت مصفّابه صفاى توعلى شیرمادربه تولاى تومى نوشیدم اى همه هستى من بادفداى توعلىالی آخراز نظر خودتان بهترین شعرتان کدام است ؟باید بگویم شعر یا هر اثر هنری مانند فرزند خالق آن اثر است و چون انسان فرزندانش را دوست دارد و هر کدام از فرزندان جای خود را دارند نمی توان گفت کدام را بیشتر دوست دارم ولیکن بعضی از اشعارم که کوششی نبوده و با عنایت اهلبیت عصمت و طهارت «ع» بطور جوششی و الهامی شکل گرفته روی خودم اثر خاصی گذاشته است و حتی اعجاز هم از آن ها دیده ام بطور مثال یکی از سروده هایم که در سال 1371 با عنوان «عطرجنت» خلق شد و مسبب خیر این اثر مداح با اخلاص اهلبیت عصمت و طهارت «ع» جانباز دفاع مقدس آقای حاج علی مالکی نژاد بود که ایشان برای خداحافظی حج تمتع نزد بنده آمدند و خواستند در آن سفر معنوی سروده هایی را از بنده داشته باشند و این حقیر هم نیت کردم که شعری جدید در صورت عنایت شدن از طرف حضرت زهرا «س» ضمیمۀ اشعار دیگر کنم ، و چون ساعت یازده شب بود که تصمیم گرفتم و ایشان هم باید حدود ساعت دو یا سه بامداد به تهران عزیمت می کردند لذا توسلی پیدا کردم به حضرت زهرا «س» و از آن ساعت تا زمانی که ایشان آمدند برای گرفتن شعر در منزل ما حدوداً سه ساعت طول کشید و من نفهمیدم این سه ساعت کجا هستم ، مانند پروانه سبک شده بودم مثل اینکه وزن نداشتم و تا آن زمان هم به حج مشرف نشده بودم اما در آن ساعات خودم را در مدینه آن هم مدینۀ زمان پیامبر گرامی اسلام «ص» حس می کردم و بیت بیت شعر «عطرجنت» به ذهنم الهام می شد تا اینکه شعر به مقطع رسید و تخلص آن را هم سرودم ساعت دوی بامداد بود که زنگ منزل ما به صدا در آمد وقتی در را باز کردم با آقای مالکی نژاد مواجه شدم ، شعری که روی کاغذ نوشته بودم به ایشان تحویل دادم و خودم حتی یک بیت از آن را یادداشت نکردم ، ایشان خداحافظی کردند و رفتند و زمانی که از حج برگشتند و ما به زیارتشان رفتیم به بنده گفتند سال آینده عازم حج تمتع خواهید بود ، بنده تبسمی کردم ، زیرا نام نویسی نکرده بودم و افرادی که از سال 1362 نام نویسی کرده بودند و هنوز در نوبت تشرف قرار داشتند لذا باور نکردنی بود امااینجاست اعجاز آن شعر که در سال 1372 مقام معظم رهبری دستور دادند، جهت تأمین کسری هزینۀ حج زائرین که قبلاً ثبت نام کرده اند و هنوز مشرف نشده اند تعدادی از افراد نام نویسی شوند و سازمان حج و زیارت مبلغ سیصد و پنجاه هزار تومان برای ثبت نام هر نفر اعلام کرده بود که بنده هم خبر نداشتم اما روزی مداح اهلبیت حاج سید محمد رضویان آمدند نزد بنده و گفتند فلانی می خواهی امسال به حج مشرف شوی ، بنده گفتم من که فیش ندارم ، ایشان گفتند تعدادی را حج و زیارت ثبت نام می کند و همین امروز قرار است ثبت نام شود ، حدود ظهر بود که با ایشان رفتیم سازمان حج و زیارت قم و آخرین فیش به بنده رسید که این چیزی جز اعجاز نمی تواند باشد ، اگر دقت کنید در گفتۀ بنده آقای مالکی نژاد سال 1371 بعد از مراسم حج به بنده قول تشرف در حج سال 1372 را بدهد و سال 1372 سیدی بیاید و بگوید بیا برویم ثبت نام حج و آخرین فیش را هم خداوند نصیب این حقیر کند ، ببینید چقدر عنایت است . و اما آن شعر : جان عالم به فداى تووزهرات بقیع عطرجنت وزدازتربت گل هات بقیع دل هرشیعه بسوزدزغم ویرانیت هم به مظلومى وهم غربت زهرات بقیع گركه گلدسته نداردحرم محترمت اشك مادسته گل مرقدزیبات بقیع عقده دل نشودبازاگرخون بارد دیده هادرغم مظلومى مولات بقیع هرمحبى شنودنام امامان تورا پركشدمرغ دلش بهرتماشات بقیع كربلاكعبه دل كوى توهم قبله جان دل وجان شیفته وواله وشیدات بقیع سایِبانت بُود از بال ملائك زیرا سایه لطفِ خدا هست به بالات بقیع آید و پاك كند یوسف زهرا روزى گَردِ غُربت چه غریبانه زِ سیمات بقیع بادل سوخته یكباردگرگفت « امین» جان عالم به فداى تو و زهرات بقیعازمجموعه آثارتان نام ببریدواگر به صورت پراکنده می باشد ، در چه کتابهایی به چاپ رسیده؟ آثار مستقل از بنده ، مجموعه های عاشورایی با عناوین : لاله های کوثر ، حماسۀ عشق ، صلای عشق ، روایت عشق ، زمزمۀ عشق ، کاروان عاشقان و کتبی که آثار بنده در آن ها به چاپ رسیده : آوای نغمه سرایان ، گلشن اهلبیت ، مدایح و مراثی اهلبیت جلد 1و2 ، گلچین نور ، روایت سرخ ، سفینۀ مهر ، گلشن آل محمد جلد 1و2 ، گلشن لاله ها ، یا زیارت یا شهادت ، اشک گل ها ، گلشن حسینی جلد1و2 ، آیه های شهادت ، مژه های خونین ، گل نغمه ها ، صدای سخن عشق، بر بال فرشتگان ، کتیبۀ ولایت ، آیینۀ عزا ، آوای عاشورائیان ، ستاره های به خون نشسته ، صلای عاشقان ، روایت سرخ ، حدیث شقایق ، نغمه های انقلاب ، کاروان حجاز ، گلزار محمدی ، گلزار ولایت جلد 1و2 ، چشمۀ عشق ، سروش ولایت ، گلچین دلسوختگان ، غربت خورشید ، علی و محراب رستگاری و مجموعه های دیگر که از نام آن ها به خاطر اطالۀ کلام صرف نظر می کنم . از نظر شما خصوصیت شعر آئینی چیست؟با توجه به اینکه بعضی ها می گویند شعر باید فقط ادبیاتی باشد و بعضی ها هم می گویندشعر باید عاطفه و احساس داشته باشد ، نظر شما چیست؟خصوصیات شعر آیینی دینی بودن آن است ، که منحصر به یکی دو وجه نیست اما اگر بخواهیم وجوه مهم آن را نام ببریم می توان گفت شعر آیینی شعری است که انسان را با احادیث و روایات و مفاهیم قرآنی و زندگانی اهلبیت «ع» با زبان اشاره و کنایه و استفاده از آرایه های ادبی آشنا می کند و زیبایی آرایه ها که خود روح ادبیات ماست خواندن و شنیدن اینگونه اشعار را دلپذیر و مطلوبتر می سازد زیرا مخاطب شعر آیینی از همۀ گروه های جامعۀ دینی ما هستند از روحانیان و دانشگاهیان و فرهیختگان گرفته تا افراد کم سواد جامعه ، گرچه افراد عادی شاید با اشارات و کنایات و استعارات آشنایی چندانی نداشته باشند ولیکن زیبایی آن ها را درک می کنند و دوست می دارند و لذا کسی که اینگونه اشعار را برای مخاطبین می خواند باید با فن مخاطب شناسی آشنا باشد ، هر جای شعر لازم به تأکید یا تکرار یا توضیح بود به وظیفۀ خود عمل کند ، یادم هست در دیداری که با مقام معظم رهبری داشتیم ایشان مطلبی فرمودند که بنده مضمون آن را عرض می کنم ، فرمودند سطح شعر خودتان را بالا ببرید و مخاطبین هم با شما همراه می شوند و سطح درک آن ها هم بالا می آید و انصافاً در این سه دهۀ انقلاب سطح شعر آیینی و درک مخاطبین قابل تأمل و رشد وجوه ادبی در اشعار محسوس است و مطلب بعدی که بعضی ها می گویند شعر باید عاطفی و احساسی باشد این هم در بعضی اشعار و مناسبت های خاص با در نظر گرفتن مطلبی که ذکر شد لازم است بطور مثال دوران دفاع مقدس نوحه ها یا اشعاری که ما می سرودیم برای اعزام به جبهه یا شب های عملیات روح آن ها احساسی و حماسی بود که رزمندگان با شنیدن یک نوحه یا شعر چنان به وجد می آمدند و آماده می شدند که سر از پا نمی شناختند ، اگر چه انگیزۀ آن ها دفاع از میهن اسلامی و اطاعت از رهبری بود اما اثر یک نوحه یا شعر احساسی حماسی در روح آن ها محسوس بود ، مثلاً وقتی می شنیدند نوحۀ« عازم کرببلاییم یا زیارت یا شهادت پیرو روح خداییم یا زیارت یا شهادت »یا نوحۀ« مسافرین کربلا وقت سفر رسیده»و یا نوحۀ« مکتب ما دین است - شعار ما این است - لبیک یا خمینی » مانند کبوتری می خواستند پرواز کنند آیا می توان گفت که احساس در شعر یا نوحه کارآیی ندارد ؟ و بحث عاطفه ، آیا در موالید یا مراثی اهلبیت عصمت و طهارت «ع» چیزی جز تحریک عاطفه دوستان اهلبیت را متأثر می سازد ، اصلاً فردی که عاطفه ندارد انسانیت ندارد ، لذا نتیجه می گیریم که ادبیات و عاطفه و احساس نیاز شعر است ، هر کدام به جای خود . مداحان برای انتخاب شعر خوب به کجا مراجعه کنند و چه کار کنند،چه راه کارهایی معرفی می کنید؟جواب این سؤال واضح است ، ابتدا مداحان باید قوۀ درک شعر خوب را داشته باشند تا بتوانند شعر خوب را انتخاب کنند و این خصوصیت ایجاد نمی شود مگر اینکه در محضر اساتید و پیشکسوتان با خصوصیات شعر خوب آشنا شوند، شعر خوب تعریف دارد ، وقتی تعریف آن را درک کردند و به قول نظامی ها «گِرای» آن را گرفتند می توانند پیش بروند تا جایی که خودشان کارشناس شعر بشوند ، ولی متأسفانه بعضی از مداحان تا «الف» را از «ب» تشخیص می دهند دیگر حاضر به ادامۀ راه نیستند ، به قول معروف تا « یاء » بروند و دون شأن خودشان می دانند در جلسات آموزشی شرکت کنند و همین آفت گریبان گیرشان می شود و زمانی می فهمند چقدر عقب هستند که کار از کار گذشته و غرور مانع تحصیل و حضور بیشتر آن ها در مجامع ادبی و مداحی می شود و در همان اول کار درجا می زنند و رشدی ندارند تا دوران زود گذرشان بگذرد . فرق بین شعر و نظم چیست ؟و مداح چگونه بفهمد که این که می خواند شعر است یا نظم؟ توضیح دهید.اگر بخواهیم فرق بین شعر و نظم را بدانیم ابتدا باید شعر را تعریف کنیم که تعریف شعر این (مروارید دریای عقل)در کوتاه ترین سخن و رعایت اختصار ، سخنی است موزون ، مقفی ، موجز ، لطیف ، خیال انگیز، دارای پیام و رسالتی انسانی، برانگیزندۀ احساسات و هیجانات و برخوردار از تشبیهات و استعارات و بیان کنندۀ مطالبی عاطفی و ... باشد اما نظم در اصطلاح ، سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد (=موزون و مقفی )و البته از زیور معنی نیز برخوردار ،لذا طبق این تعریف هر شعری را می توان از نظم تمیز و تشخیص داد و باید عرض کنم خیلی از اشعاری که در کتابها چاپ شده یا از رسانه های سمعی و بصری دریافت می شود خالی از خصوصیات شعری است و آنها را باید در ردیف نظم به حساب آورد . از بین شعرای قدیمی و معاصر به کدام شاعر علامند هستید و احیاناً از کدام شاعر تبعیت می کنید؟بین شعرای قدیم ، در سبک عراقی به حافظ و سبک هندی به صائب علاقۀ زیادتری دارم و دلیلش این است که شعر حافظ انسان را در بُعد معرفتی سیر می دهد و کلامش حرف دل است و خصوصیات دیگری هم دارد که بگذریم و شعر صائب جنبۀ اجتماعی و ضرب المثلی و پند و نصیحتی و مضمون پردازیش بارز است که انسان را در ارتقاء عقل و فهم هدایت می کند و از معاصرین به شعر پروین اعتصامی از بُعد اجتماعی و پند و نصیحتی و محتشم کاشانی به دلیل زبان شعری اش در مدح و منقبت و مراثی اهلبیت «ع» و عنایت خاص مولایمان أباعبدالله الحسین«ع» به محتشم و استاد محمد علی مجاهدی (پروانه )به دلیل افق بالای کلام و ژرف اندیشی معنوی در آثار ضمن درک آسان مخاطب از اشعار ایشان و استاد محمد جواد غفور زاده (شفق) از بُعد انسجام لفظی و معنوی بین ابیات غزلیاتشان و استاد حاج علی انسانی به دلیل بهره وری از تعابیر و مضامین بکر در مراثی شان و بعضی شاعران دیگر با مختصات متفاوت که از ذکر نامشان به دلیل اطالۀ کلام پوزش می طلبم ، بنده از شخص خاصی تبعیت نمی کنم و آنچه خداوند عنایت کند و از طرف اهلبیت عصمت و طهارت «ع» حواله شود همان را می نویسم چه بسا در بافت و انسجام شعرم ضعف هایی هم وجود داشته باشد . چه سبک شعری را می پسندید؟(هندی ، عراقی و...)در پاسخ باید عرض کنم که سبک های عراقی و هندی و خراسانی هر کدام ویژگی خاص خودشان را دارند ولیکن بنده همانطور که در پاسخ سؤال قبلی عرض کردم به سبک عراقی و هندی علاقۀ زیادتری دارم . خصوصیات یک شاعر خوب چیست؟(خصوصیات اخلاقی و فنی) و آیا با تیپ های خاصی که بعضی از شعرا دارند موافقید و آیا موافقید شاعران یا مداحان یونی فرم مخصوصی مثل عبا داشته باشند؟پاسخ این سؤال کاملاً روشن است ، یک شاعر خوب باید در ابعاد مختلف تجربه اندوخته باشد در بُعد فنی قالب های شعری را با اثرهای مختلف و مضامین بکر و عالی و زبان روز و بهره مندی از تخیل ، تشبیهات و آرایه های ادبی تجربه کرده باشد و از جهت اخلاقی با مطالعۀ مکرر زندگانی بزرگان دین و مرور بر سجایای اخلاقی اهلبیت «ع» و تفقه در معانی قرآن و بکار بستن آن ها شالودۀ فکری اش را غنا بخشد و در رابطه با تیپ ها خاص بعضی از شعراء که مثال زدید باید عرض کنم تا جایی که به شأن و منزلت یک شاعر اهلبیت «ع» لطمه نزند و بین جامعۀ دینی ما مذموم نباشد ، نباید حساسیت به خرج داد .در رابطه با بحث لباس باید عرض کنم مثل عبا یا کت بلند و کلاه که مداحان قدیم خود را موظف می دانستند تا با این پوشش در مجالس اجرای برنامه داشته باشند و حالا هم بعضی از مداحان پیشکسوت همین روش را ادامه می دهند بحث خوبی است ولیکن مداحان جوان حتی از عبا هم استفاده نمی کنند که باید فرهنگ این هنر والای دینی با حداقل پوشش «عبا» حفظ شود تا قداست این مقام محفوظ بماند ، زیرا هر هنرمندی با ابزار و آلات هنرش شناخته می شود و جایگاه مداحی هم باید با نمادی خاص مانند عبا یا کت بلند حفظ شود . انحرافات و آسیب های جامعه ی شعرا و شعر را در چه مواردی می دانیدو راهکارهای مقابله با آنها را چه می دانید؟باید بگویم ما در رابطه با شعرای آیینی و مذهبی صحبت می کنیم که رابطۀ تنگاتنگی با مداحان دارند زیرا آنها باید بسرایند و مداحان بخوانند و از همین جا بعضی آسیب ها نمود پیدا می کند ، بعضی از شاعران خواسته یا ناخواسته در اشعارشان از واژه ها یا مطالبی استفاده می کنند که غلو آمیز یا حتی بهتر بگویم کفر آمیز است و بیشتر مداحانی که بدنبال شهرت هستند آن اشعار را با آب و تاب و تأکید می خوانند و شنوندۀ اینگونه اشعار جهت مقابله با آن مداحان به نقل گفته هایشان یا اشعارشان در جامعه می پردازند که این خود اشاعۀ خواستۀ سراینده یا خوانندۀ شعر کفرآمیز است زیرا با این روش در جامعه مشهور می شوند و این یک مورد است به طور مثال از صدها مورد انحراف و آسیب در بعضی از اشعار ، و در مورد راهکار برای مقابله با آن ها خوشبختانه با تدبیر حکیمانۀ رهبر معظم انقلاب و دستورات ایشان به سازمان تبلیغات اسلامی و همکاری اساتید فن در هر استان و شهرستان انتخابات برگزار شده و تشکیلاتی زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی با عنوان کانون شاعران و مداحان شکل گرفته که کانون ها هم آیین نامه دارند جهت نظارت و رسیدگی به همۀ امور مربوطه به مجلس مداحان و شاعران مذهبی و عملکرد آن ها در جامعۀ دینی .وقتی آیه ی 224 سوره ی شعرا را می خوانید چه احساسی به شما دست می دهد؟(وَالشُّعَرَآءُ یَتَّبِعُهُمُ الغَاوُنَ-وشاعران (یاوه سرای کفار مانند عالمان بی عمل و مدعیان باطل)را مردم جاهل گمراه پیروی کنند)وقتی در این آیه تفقه می کنم احساس می کنم که نکند ما هم در اثر بی توجهی در لفظ و معنی به انحرافات کشیده شویم و خلاصه مسیر انحرافی هم پایانی جز معنی و مفهوم آیۀ مذکور ندارد . نقش ماهنامۀ هیئت رزمندگان اسلام که تخصصی است و در سراسر کشور توزیع می شود برای ترویج شعر خوب و تشویق شعرای مکتبی چیست؟اگر بخواهم پاسخی کوتاه داشته باشم باید عرض کنم همین روش که دارید یعنی بررسی آسیب ها و انحرافات را در قالب سؤال و جواب با متخصصین مطرح کرده و چاپ کنید ، در نتیجه مخاطب شما هم پیام صحیحی از نشریۀ شما خواهد گرفت که این بهترین و والاترین نقش تخصصی نشریۀ شما می تواند باشد و این خود تشویقی است برای شاعران مکتبی ، که نشریه ای آمده تا حامی و پشتیبان آن ها باشد .ضمناً جهت توزیع فراگیر نشریه ی هیأت بین مداحان و شاعران در شهر های مختلف اهتمام بیشتری شود زیرا توزیع آن مناسب نیست و می توانم بگویم این نشریه حتی به دست بعضی از خواص هم نمی رسد ،چه رسد به عموم مداحان . باتوجه به اینکه در دبیرستان ودانشگاهها ادبیات فارسی تدریس می شود ولی در آن ادبیات آئینی جایگاهی ندارد چه کار باید کرد؟به نظر بنده باید در دبیرستان ها و دانشگاه ها رشته ای مستقل یا حداقل چند واحد درسی را به ادبیات آیینی تخصصی اختصاص بدهند و این را می شود از طریق کانون مرکزی شاعران و مداحان کشور که درتهران قرار است مستقر شود و نمایندۀ کل شاعران و مداحان کشور است یا مسئولین هیئت محترم رزمندگان اسلام پیگیری کرد و به نهاد های مربوطه ارجاع داد . بعضی از شعرای معاصر به بسیاری از اشعار شعرایی امثال حافظ ایراد می گیرند مثل کلمات می و مستی و مطرب که در شعرهای ایشان به کار رفته ، نظر شما چیست؟اگر ما حافظ را حافظ قرآن بدانیم و او را از عرفا بشناسیم و عارفی که قرآن را حفظ است فکر نمی کنم کلماتی که ذکر شد مانند می و مستی و مطرب را به معنای ظاهری در عرف جامعه بکار برده باشد و لذا می توان گفت کلماتی از این قبیل را با معانی عرفانی به کار گرفته است و تشبیه و کنایه هم جوهرۀ شعر است و اگر در اشعار حضرت امام خمینی «ره» سیر کنیم خواهیم دید ایشان هم که از مراجع تقلید و اسلام شناس واقعی است در اشعارشان واژه هایی چون کلمات حافظ بکار برده است ، بطور مثال« الا یا ایها الساقى! ز مـــى پُر ســـاز جامم را كه از جـــانم فــــرو ریزد، هواى ننگ و نامم را »و« بــــــرخیز مطربا، كه طرب آرزوى ماست چشم خــــرابِ یارِ وفــــــــــادار سوى ماست »و« مستــــى عاشق دلباخته از باده تــــوست بجــز این مستیم از عمر، دگر حاصل نیست » کلام آخر را بفرمایید.و سخن آخر اینکه از محبت و لطف شما ممنونم به لحاظ اینکه این فرصت را به حقیر دادید تا از طریق نشریۀ وزین و تخصصی هیئت بتوانم بعضی از نقطه نظراتم را برشمرم ، برای شما سعادت و سربلندی و موفقیت ، برای نشریۀ شما باروری بیشتر و برای خوانندگان نشریه بهره مندی از مطالب درج شده و تعالی فکری و برای خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سرافرازی و برای مقام معظم رهبری سلامتی و طول عمر و برای روح بلند امام خمینی «ره» و شهداء علو درجات و برای حضرت ولی عصر (عج) تعجیل در فرج را از خداوند منان مسئلت دارم .

نظرات  

 
0 #1 سید هاشم حسینی نیر 1389-11-14 14:24
از مداحان ورامین با سلام آرزوی توفیق و سربلندی خدمت شاعر پر آوازه آیینی ایران امیدوارم شعر های حاج آقای فلاح در سایت مداحان قم بیشتر جلوه نمایی کند .
نقل قول
 
 
0 #2 سید حسین میرنظام الدینی 1390-03-07 17:36
اگر میشودازایشان بخواهید مارادریادگیری مداحی واصولی پیشرفتن کمکمان کند ومنبع در اختیار ما قراردهد مممنون
نقل قول
 
 
0 #3 Guest 1390-04-02 00:51
همین
نقل قول
 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تغییر کد امنیتی

این سایت توسط گروه مهندسی نرم افزار انعکاس برتر طراحی و اجرا شده است