- منتشر شده در یکشنبه, 26 مهر 1388 18:23
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 6338
با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!
درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو
صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما
به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو
گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم
باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان،بانو
باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو
دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو...
شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت:
شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو
شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است
بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو
این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی
زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو!
کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است
شاعر : سید حمید رضا برقعی
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد
نظرات
چون گفته بودید که اشاره کنم عرض می کنم که ما قبل آخر باید اینطور بنویسید:
ای جهان من جهان بانو
مصراع دوم - بیت ماقبل آخر اصلاح شد.
من دفعه پیش که شعر رو خوندم گویا دچار اشتباه شدم. نگارش اولیه شما صحیح بود. با حدف "ای"، بیت یک هجای وزنی کم می آورد و دچار ایراد وزنی می شود. ممنون از تصحیح شما ولی باز هم با عرض پوزش عرض می کنم که اشتباه از من بوده...
شعر دوباره اصلاح شد.
التماس دعا