- منتشر شده در شنبه, 24 مرداد 1388 18:07
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
دریا ست نبی و گوهرش فاطمه است
یکتاست علی و همسرش فاطمه است
با آنکه پناهه همه خلقست حسین
او هم به پناه مادرش فاطمه است
***
خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
میان شعله ها آیینه ام سوخت
چنان مسمار در قلبم فرو رفت
که محسن گفت مادر سینه ام سوخت
***
غم طفلی فراموشم نرفته
که بارغصه از دوشن نرفته
گذشته سالها از کوچه اما
صدای سیلی از گوشم نرفته
شاعر : حاج غلامرضا سازگار
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد
درصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر
نظرات