عیدالله الاکبر اشعار ویژه عید غدیر

ترتیل قرآن کریم 30 جزء

 

بخش های ویژه سایت مداحان قم
اخبار مذهبی , مداحی , مداحان , شاعران
اشعار مذهبی , اشعار مداحی
دانلود مداحی , مداحان اهلبیت ,مداحان قم
گلزار شهدای مجازی,وصیت نامه خاطرات شهدا کلیپ شهدا صدای شهدا
معرفی نامه و زندگی نامه مداحان و شاعران اهل بیت

اوقات شرعی

افراد آنلاین

ما 1019 کاربر آنلاین داریم

آمار بازدیدکنندگان

امروز
دیروز
این هفته
این ماه
کل آمار
2934
2469
20437
80583
32052822
Your IP: 3.144.21.206

《طواف دوست》

..............................
به زمین نبسته ام دل به هوای آسمانش
زده ام گره دلم را به پر کبوترانش
شده ام اسیر لطفش شده ام گدای نانش
همه عمر برندارم سر خود از آستانش
که فقط سپرده ام دل به علی و خاندانش

به ورای عرش رفته که بسازد آشیانه
لب آسمان هفتم شده غرق در ترانه
ملکی به گرد پایش نفسی رسیده یا نه
به جز از خدا نبوده به خدا در آن میانه
نگران جبرئیلم که شکسته نردبانش

چه کسی دوباره نان را به فقیر می رساند؟
جریان چشمه ها را به کویر می رساند؟
خبر جناب خم را به غدیر می رساند؟
چه کسی سلام ما را به امیر می رساند؟
خبر شکسته جامی که به لب رسیده جانش

به جنون کشانده ساقی دل مبتلای ما را
متحیرم چه نامم بشر خدانما را
بگذار تا بخوانم نغماتی آشنا را
علی ای همای رحمت! تو چه آیتی خدا را؟
که قبیله ی قلم ها شده قاصر از بیانش

شده لطف بی دریغش همه عمر شامل من
به خدا نشسته یادش همه شب مقابل من
احدی خبر ندارد که چه کرده با دل من
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست بنما سر سفره میهمانش

غمی از خزان نباشد که بهارمان می آید
شبی از مسیر دریا به دیارمان می آید
دم احتضار بی شک به کنارمان می آید
دو جهان بدون حیدر به چه کارمان می آید؟
نمی از فضیلتش را بشنو ز دشمنانش:

خبر صحیح مسلم شده صادر از بخاری
که علی ست اصل ثابت، که علی ست فیض جاری
که علی ست جان احمد، که علی ست نور باری
که علی ست خشم ایزد که به تیغ ذوالفقاری
زده ریشه ی ستم را به دو دست پر توانش

نشنیده اند آیا که خدای حی سرمد
شب و روز می فرستد صلوات بر محمد
و به این دلیل روشن که علی ست جان احمد
رسد آدمی به جایی که به جز علی نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان لامکانش

دل خویش را به جز او به کسی دگر نبستم
چه عنایتی نموده که هنوز مست مستم
چه کنم که عهد خود را نشکست و من شکستم
نبرید و من بریدم نگسست و من گسستم
من و لطف بی دریغش من و فیض بی کرانش

سحری به خواب دیدم که مسافر عراقم
غم او دوباره خیمه زده گوشه ی اتاقم
چه شود اگر بکاهد شبی از غم فراقم
چه شود اگر که امشب دل غرق اشتیاقم
برسد به کاروانی که علی ست ساربانش

به طواف دوست رفتم چه حریم آشنایی
چه فضای روح بخشی چه نسیم دلربایی
نکند به من بگوید پس از این همه جدایی
که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟
به درون خانه ای که ملک است پاسبانش

به حریم او ملائک همه گرم خوشه چینی
همه ی پیمبران در حرمش به شب نشینی
پر عطر آسمان ها شده زائری زمینی
دل “الغدیری” من شده عاشق “امینی”
که به جز علی نبوده همه عمر بر زبانش

نه به من که مست اویم می بی حساب داده
به تمام عاشقانش قدحی شراب داده
نه از این می مجازی، که از آفتاب داده
ز کدام باده ساقی به من خراب داده؟
که هنوز هیچ مستی ننموده امتحانش

همه شب در این امیدم در دوست باز باشد
که به شب خیال رویش خوش و دلنواز باشد
غزل از علی سرودن چه کم از نماز باشد؟
شب شاعران بیدل چه شبی دراز باشد
شب بی ستاره ای که فقط اوست در میانش

به طواف کعبه هرکس که به دیده ی تر آید
همه هست آرزویش که علی ز در درآید
نظری اگر نماید شب بی کسی سر آید
خود کعبه نیز باید به طواف حیدر آید
به فدای آن امیری که خداست مدح خوانش…

.........................
احمد علوی
...........................

کانون شاعران آیینی استان قم

 

 

 

این سایت توسط گروه مهندسی نرم افزار انعکاس برتر طراحی و اجرا شده است