- منتشر شده در پنج شنبه, 25 تیر 1388 22:56
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 4463
دوباره موسم میلاد آفتاب آمد
به شام تیرۀ غم روح ماهتاب آمد
گذشت شام سیاه و رسید وقت سحر
نوید آیه ی تفسیر آفتاب آمد
دوید خون وفا در رگ زمانه کنون
ز بارگاه خدا لطف بی حساب آمد
بیا و ساز کن ای چنگی وفا عودی
خروش عاطفه از سینه رباب آمد
دمی که غنچۀ باغ حسین می پژمرد
سوی فرات ابوالفضل با شتاب آمد
نزاده مادر گیتی چو پور حیدر مرد
به شوره زار محبّت رسول آب آمد
کسی که با لب تشنه میان دریا سوخت
چو دید تشنگی گل به پیچ و تاب آمد
شکست آئینه آرزوی او وقتی
که آب در نظرش جلوه سراب آمد
چو آرزوی علمدار کربلا شد آب
دل شکسته به فریاد چون حباب آمد
شکُفت چون که به هستی حماسه عباس
«شقایق» از غم او با دل کباب آمد
شاعر : خرمشاهی (شقایق)
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد