- منتشر شده در سه شنبه, 24 بهمن 1391 00:26
- نوشته شده توسط خبرنگار سایت مداحان
منتسب بودن به اهل بیت(ع) به هر نام و عنوانی که باشد، افتخارآمیز و غرور آفرین است. گاه نام سیادت چنین انتساب و افتخاری را سامان میدهد و گاه طلبگی و انس با احادیث آن «خُزّان علم»، و گاهی دیگر، گفتن و نوشتن درباره آن «ابواب ایمان»، و دیگرگاه ذاکر و مادح بودن آن «اصول کرم».1
انتساب به اهل بیت(ع)، به هر گونه که باشد، امتیازی فوق العاده و مایه مباهات است اما نباید از نظر دور داشت که هر چقدر این انتساب بیشتر باشد، تکالیف و وظایف نیز بیشتر می شود.
این انتساب تکالیفی را برای انسان در پی میآورد و وظایف او را دوچندان می سازد. بی توجهی به این تکالیف، تنها یک اهمال ساده نیست بلکه به دلیل انتساب فرد به اهل بیت(ع)، اعمال وی نیز به اهل بیت(ع) منتسب می شود و از این رو هرگونه خطا در رفتار میتواند به ساحت قدس آن بزرگواران لطمه زند.
سایت مداحان قم / www.maddahan.com
یکی از دستورات امامان معصوم (ع)، داشتن اخلاص در گفتار و کردار است. هر چند همه منتسبان به اهل بیت(ع)، در نگاه اولیه خود را بهرهمند از این فضیلت والا میشمارند اما اندک تاملی در رفتار و گفتار روزمرهمان، حاکی از آن است که کیمیای اخلاص، در وجود کمتر کسی یافت میشود و از این رو است که در نگاه عارفان روشن ضمیر، هنوز سرزمین اسلام پر از مشرک است و این سرزمین به دست خدا فتح نشده است.
حضرت امام خمینی(ره) نمادی از اخلاص بود تا آنجا که برخی به درستی کلید شخصیت امام را «اخلاص» میدانند. این سخن بدین معنا است که هر گاه رفتاری از ایشان برای ما قابل حل و توجیه نباشد، باید به سراغ این کلید رفت و پاسخ را در این وادی جستجو کرد. این ویژگی اخلاقی باعث شد که آن بزرگمرد به روح خدا بدل شود و به خیمه حسین(ع) باریابد. آیت الله العظمی اراکی در وصف امام(ره) می گوید: «اگر آقای خمینی در كربلا بود، یاران امام حسین (ع) و شهدای كربلا كه تعدادشان 72 نفر بود، 73 نفر می شدند.»
اگر به نگاه ما آدمیانِ از خاک برخاسته و به خاک چسبیده باشد، خواهیم گفت که «اگر حادثه عاشورا تکرار شود، میلیونها نفر در سپاه امام حسین(ع) میایستند که قطعا یکی از آنها نیز ما خواهیم بود»، اما جمله دقیق آیت الله العظمی اراکی نشان می دهد که برای ورود به سپاه حسین(ع)، اخلاصی به گرانسنگی اخلاص امام(ره) لازم است و اگر جز این بود، ذکر چنین عبارتی در مدح و ستایش امام(ره)، نادرست مینمود چرا که حضور در سپاه امام، فضیلتی فراگیر بود.
سایت مداحان قم / www.maddahan.com
حضرت امام(ره)، نشانه عدم اخلاص در کارها را «وجود وسوسههای شیطان» دانسته و میفرماید: «اعمال ما خالص نیست، اگر ما بنده مخلص خداییم چرا شیطان در ما این قدر تصرف دارد؟ با آنکه او با خدای خود عهده کرده است که به عبادالله المخلَصین2 کار نداشته باشد و دست به ساحت قدس آنها دراز نکند. به قول شیخ بزرگوار ما (آیت الله شاهآبادی)، شیطان سگ درگاه خداست، اگر کسی با خدا آشنا باشد او را اذیت نکند ... پس اگر دیدی شیطان با تو سروکار دارد بدان کارهایت از روی اخلاص نیست.»3
در عرصه ذکر و مداحی اهل بیت(ع) نیز داشتن اخلاص یک ضرورت است تا انتساب به اهل بیت(ع) به راستی محقق شود و مداح نیز از کرم و عنایت آن بزرگواران بهره مند شود. در این راستا، تامل و بازبینی مواردی که شائبه عدم اخلاص وجود دارد، برای مداحان لازم است.
قاطبه مداحان، شرط حضور خود را در مجالس، مادیات قرار نمی دهند و این چنین می کوشند تا بر اخلاص خویش بیافزایند که این امر ستودنی و قابل تحسین است. اما وادی اخلاص منحصر به مسائل مادی نیست بلکه در حوزه مسائل غیرمادی نیز این امر قابل مشاهده است.
یکی از مسائلی که گاه دیده میشود آن است که برخی مداحان برای حضور در مجالسی که شرکت کننده بسیار دارد، اعلام آمادگی میکنند اما برای شرکت در جلسات کوچک چندان اقبالی ندارند. به بیان دیگر، میزان شرکت کنندگان در یک جلسه، معیار پذیرش یا عدم پذیرش یک دعوت از سوی مداح قرار میگیرد.
سایت مداحان قم / www.maddahan.com
امام رضا(ع) در سفارشی به دعبل، با اشاره به این نکته میفرمایند: «یا دعبل، مَن بَکی أو أبکی علی مصابنا و لو واحداً کان أجره علی الله»4؛ «ای دعبل، هر کس بر مصیبت ما گریه کند یا دیگران را بگریاند، حتی اگر یک نفر باشد، اجر او بر عهده خداست.» (یعنی قابل شمارش نخواهد بود).
تذکر امام درباره تعداد حاضران در مجلس اهل بیت(ع)، گویای این مساله است که کم بودن جمعیت، به معنای کم ارزش بودن جلسه نیست و نباید به جلسات کوچک کمتوجه بود چرا که چه بسا همین جلسات به ظاهر کوچک، مورد عنایت اهل آسمان قرار میگیرد.
نقل میکنند که «یکی از واعظان مشهور تهران، شب اول محرم، به قصد منبرهایی که وعده داده بود، از منزل خارج شد. در وسط راه پیرزنی به آن واعظ گفت: من از امشب تا ده شب در منزلم روضه دارم، لطفا تمام شبها تشریف بیاورید. واعظ گفت: من وقت ندارم. پیرزن گفت: شبها هر وقت به منزل برگشتید تشریف بیاورید حتی اگر به اندازه چند دقیقه باشد. واعظ با بی میلی جواب داد: میآیم.
سایت مداحان قم / www.maddahan.com
شب اول محرم که دیروقت از روضه برگشته بود، به همان منزل رفت. او را به درون اتاقی راهنمایی کردند که آنجا سه چهار زن نشسته بودند و چند خشت و آجر را هم به عنوان منبر روی هم گذاشته بودند. واعظ از فضائل حضرت سیدالشهدا(ع) گفت و روضهای خواند و رفت.
شب پنجم که واعظ از مجالس شهر برمیگشت، با خود گفت: خوب است امشب به منزل پیرزن نروم. به منزل خود رفت و شام خورد و خوابید. در عالم رؤیا، حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) را دید. عرض ادب کرد، ولی حضرت(س) توجهی نکردند. واعظ بر خود لرزید و پرسید: از من خطایی سر زده؟ حضرت(س) فرمودند: چرا به مجلس آن پیرزن نرفتی؟»5
پینوشت:
1. تعابیری از زیارت جامعه کبیره
2. اشاره به آیات شریفه 39 و 40 سوره مبارکه حجر: «قَالَ رَبِّ بمَِا أَغْوَيْتَنىِ لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فىِ الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنهَُّمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبَادَكَ مِنهُمُ الْمُخْلَصِينَ»: گفت: پروردگارا، چون مرا گمراه ساختى، من (هم گناهانشان را) در زمين در نظر آنها زينت مىدهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلَص تو را از میان آنان.
3. چهل حدیث، ص 52
4. بحارالأنوار، ج 45، ص 25
5. کرامات الحسینیه، ج 2، ص 261 (با تلخیص)
منبع : بنیاد دعبل خزاعی
سایت مداحان قم / www.maddahan.com