- منتشر شده در دوشنبه, 02 بهمن 1391 00:53
- نوشته شده توسط خبرنگار سایت مداحان
پای منبر معرفت :
احسب الناس ان يترکوا ان يقولوا امنّا و هم لا يفتنون (عنکبوت/2)
آيا مردم گمان کردهاند به صرف اينکه بگويند ايمان آوردهايم رها ميشوند و آزمايش نميشوند؟
يکي از سنتهاي حتمي و قطعي پروردگار امتحان و آزمايش يا بعبارت ديگر فتنه و محنت است.
اين سنت فراگير الهي، همهي امتها در هر عصر و زماني و نسبت به هر انساني در هر سطح و مرتبهاي از ايمان و کفر را شامل ميشود و از قول امام معصوم (ع) نقل شده است که فرمودهاند: هيچگاه از خداوند نخواهيد که خدايا مرا مورد امتحان و آزمايش قرار ده، بله ميشود از خداوند خواست که خدايا مرا مورد امتحان و آزمايشي که من نميتوانم از عهده آن بخوبي برآيم قرار مده. و الا اين سنت استثنا بردار نيست، کما اينکه در آيه بعد خداوند ميفرمايد:
و لقد فتنّا الذين من قبلهم فليعلمن الله الذين صدقوا و ليعلمنّ الکاذبين(عنکبوت/3)
امتهاي قبل از پيامبر اسلام(ص) را هم آزموديم مثل قوم نوح، عاد، ثمود، ابراهيم، لوط، شعيب و موسي.
چرا که بايد معلوم شود در اين دنياي آشفته بازار ايمان و کفر چه کسي راست ميگويد و چه کسي دروغ؟
ايمان و کفر از امور قلبي است و تنها از راه آثار عملي آن است که ظهور و بروز پيدا ميکند آن هم نه در شرايط عادي و معمولي بلکه در شرايط سخت و دشوار، آنجا که بايد راحتي را بدهد و محنت را بگيرد، از سود مادي چشم بپوشه و تن به ضرر و زيان مادي بدهد.
مؤمن واقعي و آرماني آنجا که معتقدات و ارزشهاي والاي ديني خود را در معرض تعدي و تجاوز تجاوزگران ميبيند بايد بداند اين صحنه يک صحنه امتحان و آزمون است، هم براي متجاوز که از نعمت الهي که در اختيار او گذاشته شده است بجاي اينکه شاکر درگاه پروردگار باشد از در ناسپاسي وارد شده و با آن به حريم ارزشهاي منعم خود ميتازد و هم براي مؤمنان و بندگان باايمان پروردگار امتحان است که آيا به وظيفهي خود يعني دفاع از دين خدا قيام ميکند يا خير؟ چون که خداوند دين خود را به وسيله مؤمنان حفظ ميکند همانطور که در سوره حج آيه 40 فرمود: و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذکر فيها اسم الله کثيراً و لينصرنّ الله من ينصره انّ الله لقوي عزيز.
و اگر خداوند برخي از مردم را به وسيله برخي ديگر دفع نميکرد بلا شک صومعهها و کليساها و کنيسهها و مسجدهايي که در آنها بسيار نام خدا ذکر ميشود به شدت ويران ميشدند و قطعاً خداوند به کساني که او را ياري ميرسانند ياري ميدهد، مسلماً خدا نيرومند و تواناي شکستناپذير است.
اساساً طراحي صحنه زندگي انسانها بر اساس امتحان و آزمايش پايهريزي شده است که اين مسأله هميشه بوده است و خواهد بود که مؤمن در زندگي پيوسته بايد آماده کارزار و نبرد با دشمنان خدا باشد.
نه تنها دفاع جانانه در جبهههاي نبرد که حد اعلاي جهاد اصغر است که در نبرد درون و جنگ با هواي نفس و وسوسههاي شيطاني که جهاد اکبر است نيز اين امتحان و آزمايش وجود دارد.
بنابراين مؤمن واقعي هرگاه معتقدات و ارزشهاي والاي الهي خود را در معرض خطر ببيند، وظيفه ميکند و در اين راه از خود شکيبايي نشان ميدهد. مثلاً تنها است و به تنهايي نميتواند قيام به وظيفه و انجام تکاليف نمايد باز نميتواند در فضاي کفرآلود و شرکآميز بماند و هم رنگ جماعت شود که در چنين مواقعي خداوند بر او تکليف معين کرده است و آن مهاجرت است بايد به سرزميني مهاجرت کند که بتواند معبود خود را پرستش نمايد و به تکاليف ديني خود عمل نمايد کما اينکه وقتي اهل جرم و معصيت در روز قيامت عذر و بهانهاي آورند که ما مستضعف بوديم و ناتوان و شرايط بگونهاي بود که چارهاي جز گناه و معصيت نداشتيم در پاسخ آنان گفته ميشود: در دنيا در چه وضعي بوديد؟ ان الذين توفّيهم الملائکة انفسهم قالوا فيم کنتم قالوا کنّا مستضعفين في الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فيها فاولئک مأويهم جهنم و ساءت مصيرا (نساء/97)
يقيناً کساني که بواسطه ترک هجرت به زندگي زير بار ظلم و زور و ستم و سلطه کافران و مشرکان تن دادند و تحت ولايت آنان زندگي کردند در وقت جان دادن و مردن، مأموران و فرشتگان الهي به آنان ميگويند از نظر دين و ايمان و پرستش پروردگار و انجام تکاليف در چه حالي بوديد؟ چگونه زندگي کردهايد که با اين حال رهسپار زندگي ابدي خود هستيد؟ چون آنان که به خود ستم کردهاند در آيات ديگر دارد به وضع فجيع و اسفباري جان ميدهند. اينان که به خود ستم کردهاند ميگويند ما در روي زمين مستضعف بوديم کسي را نداشتيم، تنها و بيکس بوديم. يار و ياوري نداشتيم، به آنان پاسخ داده ميشود که آيا سرزمين خدا وسيع و گسترده نبود که از آنجا مهاجرت کنيد و به جاي ديگري برويد که بتوانيد معبود خود را به راحتي پرستش کنيد؟ ميفرمايد جايگاه اينان جهنم است و آن بد بازگشتگاهي است.
البته در آيه بعد به اين نکته اشاره ميفرمايد که: الا المستضعفين من الرجال و النساء و الوالدان لا يستطيعون حيلة و لا يهتدون سبيلا(نساء 91)
مگر آن مردان و زنان و کودکان مستضعفي که براي نجات خود از دست کفار و مشرکين هيچ چارهاي ندارند و راهي براي هجرت نمييابند.
همانگونه که ملاحظه ميشود ميفرمايد: «لا يستطيعون حيلة» هيچ چارهاي ندارند نه اينکه در راه هجرت اگر دشواريهايي بود و ميبايست سختيهايي را تحمل کنند باز ميتوانند تحت ولايت کفر و شرک بمانند و زندگي کنند بلکه بايد اقدام کنند و در اين راه هر رنج و مشقتي به وجود بيايد يقيناً خداوند بندگان مؤمنش را ياري ميرساند. اگر مشکل اقتصادي است ميفرمايد: و کايّن من دابّة لا تحمل رزقها الله يرزقها و اياکم: (عنکبوت/60)
و چه بسيار جنبندهاي که خودش متحمل رزقش نيست، بلکه خداست که رزق آنها و رزق شما را ميدهد.
و همچنين خداوند ناامنيها و آزار و اذيتها را در اين راه کمک ميکند و جبران ميکند که در تاريخ نمونههاي فراواني دارد.
آري اگر کسي ادعاي دين و ايمان داشت بايد بداند که قطعاً مورد آزمايش الهي قرار ميگيرد و بايد آمادگي داشته باشد تا از عهدهي امتحان بخوبي برآيد و اينکه شما ميبينيد ملت بزرگ ايران بيش از سي سال است که در معرض آزمايشات عديدهاي قرار گرفته است به سبب آن است که ميگويد، ما به اسلام واقعي ـ که همان خط سرخ مکتب علوي و ائمه معصومين عليهم السلام است ـ ايمان داريم و به آن پايبنديم. اين ادعا که ادعاي بحق و در عين حال بزرگي است و آزمونهاي بزرگ و سختي را به همراه دارد. امروز مردم ايران در حقيقت بار رسالت پيامبر اعظم(ص) را به دوش ميکشد. چون اسلام حقيقي در تشيع و مکتب ناب اهل بيت عليهم السلام خلاصه ميشود و لا غير. در طول تاريخ اگر شيعه و اعتقادات شيعي و علماء و مجتهدين مکتب شيعه نميبودند اسلام حقيقي حفظ نشده بود و باقي نمانده بود. اينکه شما روي کره زمين سخن از اسلام و مسلماني ميشنويد اين پوستهاي از اسلام است و مسلمانان کشورهاي مختلف مردودشدگان در بوته آزمون الهي هستند، مسلمان است که وقتي مکتب، عزت و عظمتش در معرض تهاجم مهاجمين قرار ميگيرد به ميدان بيايد و سينه سپر کند و بايستد و با غيرت و مردانگي دفاع کند تا با دشمن مماشات کند يعني همان کاري را که علماي غيرتمند شيعي در طول تاريخ کردند و خيلي از آنها هم به فيض شهادت نائل آمدند يعني کاري را که رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کردند و براي اسلام و ملت افتخار آفريدند يعني کاري که جوانان مقاومت در خط مقدم مقابله با صهيونيسم ميکنند و آبروي آمريکا و اسرائيل را بر باد دادند.
و اين صحنهها بايد بوجود بيايد که معلوم شود که چه کسي در عزت و شرف راست ميگويد و چه کسي دروغ ؟ بايد بر ملت ايران جنگ هشت ساله تحميل شود تا معلوم شود که چه کسي حسيني است و چه کسي يزيدي/ تا معلوم شود که اگر زمان امام حسين(ع) هم بوديم، کدام صف بوديم. بايد محاصره اقتصادي بوجود بيايد و اقتصادي، علمي و صنعتي شويم تا معلوم شود چه کسي به دنبال حل مشکلات کشور و مملکت است و چه کسي به دنبال سودجويي و به جيب زدن سود بيشتر. بايد به جنوب لبنان حمله شود بايد به غزه مظلوم تهاجم شود تا غيرتمندان و آبروداران و مردان شجاع از بيغيرتها و بيآبروها در جهان، بخصوص جهان عرب و اسلام، مشخص گردد و صفها جدا شود و تا اين جداسازيها به وجود نيايد راه براي تحول جهاني به وجود نخواهد آمد. همه اينها در راستاي سنت تغييرناپذير الهي است آري: احسب الناس ان يترکوا ان يقولوا امنّا و هم لا يفتنون.
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عباس اسکندری
منبع : سازمان تبلیغات اسلامی
نظرات