- منتشر شده در شنبه, 11 خرداد 1392 11:45
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 2333
ادبيات داستان نويسي انقلاب اسلامي در دهههاي اخير به طور مشخص در سالهاي پس از انقلاب اسلامي 1357 به شکوفائي خويش گام نهاده است.
سایت مداحان قم: در اين سالها داستان نويسان بزرگ و برجستهاي براي اولين بار خود را در کشورمان مطرح کردند و با قدرت قلم و ديدگاهي تازه به نگارش آثاري کاملاً متفاوت و برجسته خاصه در دو نوع ارزشمند و پراهميت رمان و داستان کوتاه پرداختند.
نويسندگان جواني که توانستند از آفاق تازه و ديگر گونههاي رويدادهاي گوناگون شگرف و شگفت انگيز به حاصل آمده از پيروزي انقلاب در معرض نگاه جسور و تيزبين آنان قرار داده بود به يکي سود ببرند و جريان راکد داستان نويسي ايران را از خمودگي و ابتذال دوران پيشين دور ميکند زيستن در شرايط تازه طبيعتاً ديدگاههاي تازه را ميطلبد و خوشبختانه داستان نويسان جوان ايراني از چنين ديدگاههاي تازه و جسارت آميزي برخوردار شده است در حقيقت اين انقلاب بود که ديدگاههاي جديد را به نويسندگان نسل خود ارزاني داشته است انقلاب و وقايع حيرت آور آن علاوه بر درون مايههاي بديعي را نيز پديد آورده و در اختيار نويسندگان دوره جديد قرار داده بود درون مايههاي تازهاي که براي طرح شدن در قالب ادبي به فرمها به صورتهاي بديع و متفاوتي نياز داشتند و اساساً در عرصه ادبيات چه شعر و چه داستان نويسي درون مايههاي تازه خود را پديد آورنده صورتهاي جديد هم هستند.
نگاهي گذرا به آثار آفريده شده در دورههاي پس از انقلاب اسلامي در هر نقطه از جهان نشان ميدهد که تحولات اجتماعي به عنوان بستري مناسب براي خلق درون مايههاي تازه همواره با سربرآوردن فرمها و سبکهاي ادبي هم زمان بوده است به تعبير سادهتر در همه کشورهاي جهان دورههاي جديد اجتماعي که با وقوع سريع انقلابها پديد آمدهاند پيوسته به خلق فرمها و سبکهاي متفاوت و متنوعي در ادبيات انجاميدهاند.
استاد محبت از جمله افرادي است که سالها در زمينه شعر و ادبيات انقلاب اسلامي قلم فرسائي کرده است استاد محمدجواد محبت کودکي و تحصيلاتش را در کرمانشاه گذراند و سپس به عنوان معلم در روستاهاي قصرشيرين به خدمت مشغول شد شعرهاي او از سال 1340 و تا 1354 در مجلات توفيق، خوشه، دريچه و تهران مصور هفته نامه مشير مقالات ادبي چاپ ميکرد. از سال 62 به گروه مؤلفين کتابهاي درسي پيوست و آثاري از او در کتابهاي دوم و سوم و چهارم ابتدائي درج شد. محبت همچنين در زمينه نقد و داستان نويسي و شعر و قصه نيز فعاليت دارد او از آغاز فعاليتهاي خود تاکنون با کانون شعرا و نويسندگان امور تربيتي اداره کل آموزش و پرورش کرمانشاه و انجمنهاي ادبي رشيد ياسمي، شعر جوان و اديبان همکاري داشته است. او از شاعران توانا و چهرههاي نام آشناي کرمانشاه است با وي پيرامون آسيب شناسي ادبيات انقلاب اسلامي و ارزشي به گفتگو نشستيم که از حضور مخاطبان ميگذرد:
- مخاطبانمان علاقمندند تا تعريف شما را از ادبيات انقلاب اسلامي در موضوعيت شعر بدانند؟
اين نکته را بايد در نظر داشت که به طور کلي ادبيات انقلاب اسلامي يک نوع خودظهوري نيست اما رشد اعظم اين گونهي ادبي بستگي به شرايط سالهاي پاياني حکومت شاهنشاهي داشت. به ياد دارم دهه آخر حکومت شاهنشاهي را که بنده در مشهد حضور داشتم و به نوعي از نزديک شاهد اين ماجرا بودم که حکومت شاهنشاهي چگونه شاعران و نويسندگان را به بند ميکشيد در آن زمان شاعران به شدت رشد کرده بودند و به نوعي زير تيغ حکومت شاهنشاهي به قول و زنجير کشيده ميشدند اين شاعران شروع به سرودن شعرهاي ضدحکومتي ميکردند و به صورتي از کلمات سمبليک استفاده ميکردند مثلاً در آن زمان اگر کسي از شب صحبت ميکرد بدون شک منظورش اختناق آن موقع بود و يا اگر اسم زنجير آورده ميشد منظور زندان و شکنجه بود عرض ميکنم خدمتتان که در آن روزگار سمبلها و نمادهائي که شاعران از آنها در شعرشان استفاده ميکردند به صورت آشکارا به اين مباحث ميپرداخت اکثر اين شعرها هم در مجله خوشه چاپ ميشد که در آن زمان از جمله نشريات ادبي بزرگ و خوب ادبي بود.
خودم در اين سري نشريات شعرهاي سپيدي دارم که چاپ شده است در آن روزگار اکثر شعرهاي انقلابي در اين گونه نشريات چاپ ميشد اشعاري که آشکارا اختناق آن روزگار را به زبان ميآوردند و البته هم به شدت تحت فشار و نظارت دستگاه حکومتي بودند بيشتر از کلماتي چون رهائي که واگويههاي خوشبختي را مطرح ميکرد.
- چه نکاتي شعر انقلاب اسلامي را با ديگر گونههاي ادبي متمايز کرده است؟
ميتوانم چند نمونه از اين دست شعرها را بگويم. مثلاً شعرهاي آقاي شفيعي کدکني. آخرين کتاب او که در حد خودش کم حجم هم بود بسيار شيرين و جذاب مينمود. کتابهاي اين نوع شاعران در ابتدا به گونهاي عاشقانه اما کم کم صورت اين نوشتار تغيير کرد و شعرهايشان به شعر اجتماعي و سياسي تغيير چهره داد. يکي ديگر از اين کتابها که از آقاي م.آذر چاپ شد کتاب جسوري بود. وقتي اين کتاب چاپ شد در ميان جوامع ادبي گل کرد بعدها اين کتاب توسط ساواک جمع آوري شد و بعد دست اندرکاران تهيه و چاپ اين کتاب را دستگير هم کردند ما هم کارمان اين بود که از اين گونه کتابهاي مفيد رونويسي کنيم که اگر توانستيم اين دست نوشتهها را دست به دست کنيم چرا که نمونهي اين کارها در سطح جوامع ادبي بسيار نادر و البته بسيار آموزنده و سرشار از معاني خاص انقلابي بود. از مجامعي که افراد مختلف ادبي در آن شرکت ميکردند شبهاي شعرگونه بود که شاعران در آن شرکت داشتند. در اين مجامع استفاده از کنايههاي سياسي به شکل خاصي مورد استفاده قرار ميگرفت بعدها شکل شکل گيري شبهاي شعرگونه شکل ديگري به خود گرفت که شرح آن در تاريخ تحليلي شعر اثر آقاي لنگرودي به صورت کامل آمده است.
- از نگاه شما جواناني که انقلاب را نديدند اما در اين زمينه به چاپ کتاب دست ميزنند و به نوعي قلم فرسائي ميکنند استعداد اين افراد را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
کساني که در رده سني ما هستند و آن روزگار را ديدهاند و اتفاقات پيش و پس از انقلاب را از سر گذراندهاند اين افراد کساني هستند که تأييد کننده انقلاب هستند البته اکثر اين افراد آثارشان کارهاي مذهبي و اعتقادي بود و يا به صورت آئيني شعر ميگفتند. عدهاي از جوانان که در آن روزگاران در شرايط انقلابي شرکت داشتند و مبارزات جدي داشتند اين تجربهشان به صورتي خاص و اثرگذار در آثارشان نمود پيدا کرده است اين افراد در اين عرصه ناگفتههاي سرشاري دارند که ميتوانند در اين قالب ادبي به خوبي گفتهها، شنيدهها و ديدههايشان را بيان کنند افرادي هم که اين وقايع را نديدند سعي ميکنند از خاطرات و دست نوشتهها و يا کتابهائي با موضوعيت شهدا را مطالعه کنند و براساس اين مطالعات شعرهايشان را ميسرايند. البته در اين زمينه صدا و سيما هم کمک شايان توجهي ميکند با پخش سرودهاي ملي و بيان و پخش خاطرات مختلف شهدا بينش و روحيه اين شاعران جوان را هم رشد ميدهد.
- حوزه هنري و ارشاد اسلامي به عنوان دو دستگاه و نهاد متولي هنر در کشور در اين زمينه تا چه ميزان توانستهاند توقعات جامعهي هنري را جامه عمل بپوشانند؟
يک زماني پيشنهادي دادم که اين دو مرکز بيايند و و با يکديگر فعاليتهاي هنريشان ادغام کنند هرکسي براي خودش ساز جداگانهاي نزند امروز شاهد هستيم که هرکسي براي خودش ساز جداگانهاي ميزند به نظرم بايد اين مراکز دست در دست يکديگر بدهند البته حوزه هنري در ادبيات انقلاب اسلامي يک فضاي خاص و کاملاً روشن فراهم کرده است که ميتوان از اين فضا براي هرچه بيشتر سرودن و توليد اشعار و ادبيات انقلابي استفاده کرد.
- چرا در حوزه جنگ و ادبيات پايداري حضور رمان و داستان چشمگيرتر است؟
نخستين دليل آن اين است که سازمانهاي دست اندرکار و انتشارات مختص اين ژانر بيش از اندازه به سمت تاريخ شفاهي حرکت کردهاند من اين رويکرد را به استخراج سنگ معدن تشبيه ميکنم تاريخ شفاهي سنگ معدن ادبيات است به اين معنا که سنگ معدن بايد به فلز تبديل شود و تاريخ شفاهي به ژانر ادبي. يعني راويان پس از آنکه خاطرات خود را ثبت کردند نويسندگان با الهام از آن خاطرات به نوشتن رمان، داستان و طنز اقدام ميکنند حال فرض کنيم که بصورت مداوم در حال جمع آوري سنگ معدن باشيم چه اتفاقي ميافتد؟! آنچه اکنون وجود دارد همين انباشت خاطره نويسي است و ردپائي از ادبيات در آن نميبينيم.
کتابهاي مطرحي که اخيراً چاپ شده است ما را بيش از اندازه به سمت تاريخ شفاهي ميبرد و اگر اين روند ادامه يابد در دراز مدت به حذف نويسندگان منجر خواهد شد. بنابراين اگر قرار باشد مصاحبه کننده عين مصاحبه را پياده کند پس نقش نويسنده چه ميشود آنگاه خودجوشي، خلاقيت و نويسندگي و ... چه معني ميدهد؟ به نظر من با اين روند ادبيات داستاني افول خواهد کرد.
- نويسندگان به اين روند چه واکنشهائي نشان دادهاند؟
بي شک آنها هم ناراضياند. ما بر آنيم که اگر بتوانيم تاريخ شفاهي را به ثبت برسانيم و نويسندگان آن را به ژانرهاي ادبي تبديل کنند آنگاه شاهد قلمهاي نو و تازه مفاهيم ادبي خواهيم بود. در تجليل از نويسندگان ايثارگر مراسمي برگزار شد که فضاي آن مراسم تحت تأثير يک کتاب قرار گرفت اين موضوع به اين معني است که نويسندگي در خاطرهگوئي خلاصه ميشود زنگ خطري است براي آينده داستان نويسي و رمان نويسي انقلاب و دفاع مقدس راه درست اين است که نويسندگي هم پاي خاطره نويسي رشد کند ولي ميبينيم که تاريخ شفاهي مانند قطارالسريع السير حرکت ميکند و رمان نويسي بصورت لاک پشتي تعدادي از نويسندگان انقلابي تلاش کردهاند که با آثار ادبي مؤثري به اين عرصه بيايند و ثابت کنند که ميتوانند رمان و ادبيات پايداري را رونق ببخشد.
- آيا ميتوان گفت که مسئولان فرهنگي خواهان واقع گرائي در ادبيات انقلاب دفاع مقدس بوده براي همين به خاطرات شفاهي روي ميآورند؟
به نظرم داستان يعني واقعيت. مثلاً مارکز ميگويد که کتاب (صد سال تنهائي) داستان دوران کودکي اوست که مادربزرگش برايش تعريف کرده است و او با الهام از اين داستان اين کتاب را نوشته است حتي آثار سورئاليسم نيز انعکاسهاي بيروني دارد پس داستان اثري انتزاعي نيست مثلاً (حافظ هفت) را که حاصلسفر رهبري به شيرازاست به صورت داستاني و نمادين نوشتند در واقع آن داستاني است که در دل واقعيت رخ داده است.
- براي بهبود اين روند و توليد آثار ادبي در زمينه جنگ چه پيشنهادي داريد؟
مقام معظم رهبري در يکي از سخنرانيهايشان گفتند که ما نفت در اختيار داريم آنرا صادر ميکنيم و مشتقات نفتي وارد ميکنيم پس چرا همين جا آنرا به مشتقات نفتي تبديل نميکنيم با اين توضيح بر اين عقيده ايم که در عرصه نويسندگي ما هم داريم خام فروشي ميکنيم.
جدائي رمان از ادبيات پايداري از حدود هشت سال پيش شروع شده است قبل از آن زمان بخش ادبيات مقاومت و پايداري حوزه هنري هم به داستان و رمان گرايش داشته و هم به شفاهي نويسي اما با تفکيک دو حوزه تاريخ شفاهي و مرکز آفرينشهاي ادبي نويسندگان احساس کردند که داستان و رمان دفاع مقدس ديگر مشتري ندارد و همين طور هم شد و در اين بخش از رمان و داستان جنگ حمايت چنداني نشد. آثاري چون (شطرنج با ماشين قيامت) (گراي 270 درجه) (آنا هنوز ميخندد) حاصل قبل از اين تفکيک است اما پس از تفکيک اين دو دوره حوزه اثر شاخصي در زمينه داستان و رمان ارائه نشد.
- خاطره نويسي با رمان تفاوتهائي دارد در رمان شايد ارزشهاي ضدجنگ وجود داشته است بنابراين شايد دليل اين باشد براي روي آوردن به خاطره نويسي نظر شما در اين باره چيست؟
البته بايد بگويم که ميان جنگ و دفاع مقدس وجه تمايزي وجود دارد کار ما دفاعي و مقدسي بود تا جنگي خشونت بار، بنابراين بسيار اتفاق ميافتد که رمانهاي جنگ ارزشهاي ضدجنگ داشته باشند مانند (دِل و دلدادگي) (زوال کلنل) (زمين سوخته) که البته هيچ اشکالي هم ندارد رمانهائي از اين دست نوشته شود و طبيعي است اما اين رمان در راستاي ارزشهاي دفاع مقدس نيست چون ما در اين موضوع باورهائي ارزشي داريم. مثلاً معتقديم که شهداي ما مرده محسوب نميشوند ارزشهائي چون ايثارگري، برادري، معنويت و ... وجود دارد پس رمان دفاع مقدس حول اين محور است و ميتوان با انتقال اين روشها به رمان نويسي نيز روي آورد در مجموع بايد اذعان داشت همان طور که به تاريخ شفاهي اهميت داده ميشود و به رمان و داستان هم اهميت داده ميشود مثلاً روي کداميک از داستانهاي جنگ سرمايه گذاري شده است روي کداميک از رمانهاي کار تبليغاتي شده است آيا يک حمايت تبليغاتي از اينها شده است؟ بنابراين معتقدم اگر چنان که از تاريخ شفاهي حمايت ميشود از رمان هم حمايت شود موفقيت درخور توجهي بدست خواهد آمد.
منبع: سایت مداحان قم