- منتشر شده در شنبه, 28 خرداد 1390 11:54
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 11978
گاهی درتاریخ، انسانهای بزرگ و ارجمندی یافت میشوند که مدال افتخار انسانیت را می گیرند و بر قله رفیع شکوه و جلال میایستند و از محدوده زمان خود پا فراتر نهاده و زندگی شان برای همیشه در پیشانی تاریخ میدرخشد و همواره الگویی بزرگ برای انسانهای حقجو میشوند.
این افراد برای خود آفریده نشدهاند بلکه متعلق به همه نسلهای بعد از خود هستند؛ حضرت زینب (س)، دختر امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) نمونه بارزی از این افراد میباشد.
زندگی سراسر حادثه و مصیبت ایشان که با حادثه جانسوز کربلا گره خورده، تبیین کننده اهداف نهضت عظیم عاشورا و رسالت جدّ بزرگوار و امامان خویش است.
زینب (س) پس از شهادت برادر عهده دار رسالتی بزرگ میشود، سرپرستی زنان و کودکان و از همه مهمتر رساندن پیام عاشورا به گوش مردمان فریب خورده و غافل از حق و باطل.
زینب (س) مادر عاشوراست. نهضتی که امام حسین (ع) آن چنان عمیق و وسیع و ماندگار، با آنهمه شکوه و زیبایی، از مدینه تا مکه و از آنجا تا کربلا، آورد و سرانجام از اول محرم سال 61 ه.ق. تا روز عاشورای همان سال در سرزمین کربلا شکل گرفت و به ثمر رسید.
سپس زینب(س) بود که عهده دار نگهداری و رساندن پیام و رسالت برادر - اهداف قیام عاشورا - گردید و آن را به کوفه و شام و مدینه و هرجای دیگری که توانست ابلاغ نمود و با هجرت ها و مجاهدات خستگی ناپذیر خود به تبیین آن پرداخت و همگان را از ماهیت ظلم ستیزی و حق جویانه آن آگاه کرد.
زینب (س) در شجاعت و شهامت، سخنوری و نطق، عقل و تدبیر و هدایت و رهبری هر آنچه را که از محضر پیامبر(ص) و علی و فاطمه و حسنین (ع) آموخته بود در مرحله عمل پیاده کرد و ذرهای ضعف از خود نشان نداد.
پیروزی نهضت عظیم حسینی (ع) مرهون زحمات و تلاشهای بی وقفه زینب کبری (س) بوده و ویژگیهای خاص این بانوی بزرگوار در اسارت، موجب شد که این نهضت جاوید و ماندگار مانده و به سرمنزل مقصود برسد.
رعایت حدود شرعی و الهی
برای بسیاری از مردم- غیر از معصومین (ع) - مقدور و میسور نیست که تحت هر شرایطی خدا و احکام الهی را به یاد داشته باشند. معمولا در هنگام مواجهه با سختی، بسیاری از افراد خود را میبازند.
اما حضرت زینب (س) از جمله اولیاء الهی است که در بحرانی ترین لحظات زندگی خود درحالیکه مصایب از هر طرف او را احاطه کرده بود، به وظیفه الهی خود عمل نمود. حتی از دست دادن خامس آل عبا(ع) تنها یادگار مادر و جدّ بزرگوارش، نتوانست این خصیصه زینب (س) را تحت الشعاع قرار دهد.
امام زین العابدین (ع) در باره عمهاش زینب (س) فرمود: حتی در آن شب غم و اندوه که روزش سید الشهداء و یارانش را شهید کردند نماز شب از عمه ام زینب ترک نشد منتهی نشسته نماز خواند چون توان ایستادن را از دست داده بود.[1]
اساسا آرام بخش دل زینب در تحمل آن مصائب، در طول حیاتش خصوصا در واقعه عاشورا، ارتباط با خدا بود و بس.
لذا هیچگاه زینب(س) این ارتباط را قطع نکرد و یک لحظه برخلاف رضا و مصلحت الهی اندیشهای به دل راه نداد. بلکه حتی شکرگذاری هم میکرد و نمازش در شب یازدهم محرم در واقع حمد و سپاس الهی بود بر نعماتی که ارزانی نموده است.
نقل شده وقتی اسرا را وارد کوفه کردند مردم کوفه از روی ترحم به اطفال به اسیران نان و خرما میدادند زینب(س) فریاد میزد: ای اهل کوفه صدقه بر ما حرام است.
پس زینب(س) در رعایت حلال و حرام الهی هیچ گونه سهل انگاری نمیکرد و در این خصوص به هیچ عنوان راضی نمی شد که بی تفاوت باشد.
اگرچه اطفال و زنان اهل بیت راه دور و درازی طی کرده و خسته و گرسنه هستند، اما جواز اَکل صدقه را صادر نمیکند. اگر گرسنه اند، زینب(س) حاضر است از سهمیه غذایش بگذرد و نان خود را بین بچه ها تقسیم کند و سه روز یا بیشتر چیزی نخورد و از شدت ضعف و گرسنگی نشسته نماز بخواند،[2] اما اجازه نمی دهد که ذره ای از صدقه را تناول کنند.
حضرت زینب (س) پس از برادرش امام حسین (ع) مدت زیادی زندگی نکرد اما در همین مدت کوتاه توانست مسیر تاریخ را تغییر دهد. ایشان در مدت حیات خود پس از عاشورا لحظهای آرام ننشست و در امر پیام رسانی با زبان حال و زبان قال فعالیت داشت. بطوریکه در کوفه و شام چنان سخنرانی و عزاداری و نوحه سرایی نمود که شرایط و اوضاع و احوال را عوض کرد و یزیدیان را در هراس و وحشت انداخت.
حضرت زینب (س) تا مزه پیروزی را در کام یزیدیان و بنیامیه تلخ نکرد و تا در جام فاتحین قطرات زهر کشنده نریخت راحت ننشست و تا پایان عمر به این کار پرداخت و سرانجام این بانوی بزرگوار در نیمه رجب سال 62 ه.ق. به دیدار حق شتافت.
پی نوشت ها :
1- زینب کبری،ص63.
2- زینب کبری ص 62.
بخش سیره و عترت تبیان
منبع :
سایت همشهری آنلاین