عیدالله الاکبر اشعار ویژه عید غدیر

ترتیل قرآن کریم 30 جزء

 

بخش های ویژه سایت مداحان قم
اخبار مذهبی , مداحی , مداحان , شاعران
اشعار مذهبی , اشعار مداحی
دانلود مداحی , مداحان اهلبیت ,مداحان قم
گلزار شهدای مجازی,وصیت نامه خاطرات شهدا کلیپ شهدا صدای شهدا
معرفی نامه و زندگی نامه مداحان و شاعران اهل بیت

اوقات شرعی

افراد آنلاین

ما 1104 کاربر آنلاین داریم

آمار بازدیدکنندگان

امروز
دیروز
این هفته
این ماه
کل آمار
3019
2469
20522
80668
32052907
Your IP: 18.190.253.56

زمینه های تاریخی واقعه غدیر

با حلول ماه ذى القعده سال دهم هجرى، رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم تصمیم خود را جهت زیارت خانه خدا و اداى فریضه حج با مسلمانان در میان نهاد.این خبر به سرعت در شهر مدینه و اطراف آن منتشر گردید و علاوه بر آن به گوش مسلمانان دیگر که در نقاط مختلف عربستان زندگى مى‏کردند رسید، به طورى که در اندک زمان هزاران نفر براى برگزارى فریضه حج در کنار رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم حاضر شدند. ادامه متن در قسمت در مطلب..

کپي برداري تنها با ذکر منبع مجاز است .{ منبع : سایت مداحان دات آی آر}

با حلول ماه ذى القعده سال دهم هجرى، رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم تصمیم خود را جهت زیارت خانه خدا و اداى فریضه حج با مسلمانان در میان نهاد.این خبر به سرعت در شهر مدینه و اطراف آن منتشر گردید و علاوه بر آن به گوش مسلمانان دیگر که در نقاط مختلف عربستان زندگى مى‏کردند رسید، به طورى که در اندک زمان هزاران نفر براى برگزارى فریضه حج در کنار رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم حاضر شدند.

در بیست و پنجم ذى القعده کاروان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با شمار زیادى از مسلمانان که مورخان تعداد آنها را تا صد هزار نفر و یا اندکى بیشتر ذکر کرده‏اند، از مدینه به قصد مکه خارج گردید.این عده غیر از کسانى بودند که از نقاط دیگر عربستان از جمله ساکنان مکه و آبادیهاى اطراف آن‏به حج گزاران ملحق شدند.
شیخ مفید در کتاب الارشاد آورده است:
پس از برخورد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با مسیحیان نجران و جریان مباهله، حجة الوداع به وقوع پیوست.اندکى قبل از این پیشامد، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم على علیه السلام را به یمن فرستاد تا خمس گنجینه‏ها و معادن را از اهالى آنجا بگیرد و آنچه را که مسیحیان نجرانـاز حله و پولـمتعهد شده بودند، دریافت کند.حضرت على علیه السلام به محل مأموریت خود عزیمت کرد.رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به کس دیگر غیر از على علیه السلام در این کار اعتماد نکرد و در میان مردم هیچکس را شایسته این کار ندید .حضرتش على علیه السلام را به عنوان نایب خود به این سفر گسیل داشت، زیرا درباره انجام مأموریتى که بر عهده‏اش گذاشته بود، آسوده خاطر بود.
در همین ایام رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آهنگ حج نمود و پس از آنکه جمعیت زیادى از مدینه و اطراف آن با پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم همراه شدند، آن حضرت در بیست و پنجم ذى القعده از مدینه خارج گردید.همزمان با آن رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نامه‏اى به على علیه السلام که در یمن به سر مى‏برد ارسال کرد و در آن به آن حضرت سفارش کرد که از یمن به مکه آید، اما در مورد نوع حج خود و چگونگى نیت آن مطلبى براى على علیه السلام ننوشت.
به هر حال، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در جمع مسلمانان به سوى مکه به راه افتاد و حضرت على علیه السلام نیز با سپاهى که همراهش بودند، از یمن به سمت مکه حرکت نمود.حضرتش با نزدیک شدن به مکه، سپاه را به شخصى سپرد و خود جهت دیدار پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به سرعت روانه گشت به طورى که موفق شد قبل از ورود به مکه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را ملاقات کند و درباره سفر خود و حله‏ها و هدایایى که آورده بود گزارشى تقدیم نماید.رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ضمن اظهار خرسندى از دیدار على علیه السلام از او سؤال کرد که:اى على، به چه نیتى احرام بستى؟على علیه السلام در پاسخ گفت :اى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم شما براى من ننوشته بودى که خود به چه نیتى احرام خواهى بست، من به نیت شما آگاه نبودم، از این رو به هنگام احرام و تلبیه نیتم را به نیت شما پیوند زدم و گفتم:بار خدای، من به همان نیتى احرام مى‏بندم که رسول تو بسته است و سى و چهار شتر نیز براى قربانى با خود آورده‏ام.رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:الله اکبر!من شصت و شش شتر براى قربانى آورده‏ام.تو در حج و مناسک و انجام قربانى با من شریک هستى.اکنون بر احرام خود باش و به سوى لشکر باز گرد و آنان را سریعا بیاور تا در مکه به هم ملحق گردیم.
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم جهت انجام مناسک حج چند روزى در مکه به سر برد.آن حضرت در روز عرفهـو به روایتى در روز عیدـخطبه‏اى در جمع مسلمانان ایراد فرمود که در آن همگان را به رعایت تقواى الهى، تعهد به ارزشهاى اخلاقى و مراعات حقوق یکدیگر سفارش نمود. (1) پس از آن رسول گرامى صلى الله علیه و آله و سلم تصمیم گرفت که مکه را به قصد مدینه ترک گوید.فرمان حرکت صادر گردید و بار دیگر خیل عظیم مردم به همراهى پیامبر خود مکه را به قصد مدینه پشت سر گذاشتند.هنگامى که این کاروان عظیم به نزدیک جحفه رسید، امین وحى الهى در نقطه‏اى به نام غدیر خم فرود آمد و این آیه را به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نازل کرد که:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدى القوم الکافرین. (2)
یعنى:اى پیامبر!آنچه را از سوى پروردگارت نازل شده است، به مردم برسان.و اگر چنین نکنى، رسالت او را انجام نداده‏اى.و خداوند تو را از(خطرهاى احتمالى)مردم حفظ مى‏کند.و خداوند جمعیت کافران را هدایت نخواهد کرد.
با نزول این آیه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم دستور داد که کاروان از حرکت باز ماند و با این فرمان، مسلمانان کسانى را که در پیشاپیش قافله در حرکت بودند، به بازگشت دعوت کردند و کسانى که در عقب بودند نیز به تدریج، به دیگران پیوستند.
هنگام ظهر فرا رسیده بود و هوا به شدت گرم بود، به طورى که مردم قسمتى از عباى خود را بر سر و قسمتى دیگر را به زیر پا افکندند.وقت نماز فرا رسید و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به آنان اطلاع داد که همه باید براى شنیدن پیام تازه‏اى آماده شوند.در اینجا مسلمانان منبرى از جهاز شتران ترتیب دادند و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بر بالاى آن قرار گرفت و خطبه تاریخى خود را به شرحى که خواهد آمد، ایراد فرمود. (3)

پى‏نوشتها:

1) جهت اطلاع از این خطبه بنگرید به السیرة النبویة معروف به سیره ابن هشام 4/ 250
2) سوره مائده 67
3) ارشاد شیخ مفید 1/158 ـ 165 با اندکى تلخیص و نیز بنگرید به اعلام الورى 1/ 259 ـ263 سیرة المصطفى / 693 مبحث غدیر خم.

 

کپي برداري تنها با ذکر منبع مجاز است .{ منبع : سایت مداحان دات آی آر}

 

* برگرفته از کتاب غدیر در آیینه قرآن و روایات ص 5 نوشته ی دکتر مجید عارف

Tags: زمینه های تاریخی واقعه غدیربا حلول ماه ذى القعده سال دهم هجرى، رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم تصمیم خود را جهت زیارت خانه خدا و اداى فریضه حج با مسلمانان در میان نهاد.این خبر به سرعت در شهر مدینه و اطراف آن منتشر گردید و علاوه بر آن به گوش مسلمانان دیگر که در نقاط مختلف عربستان زندگى مى‏کردند رسید، به طورى که در اندک زمان هزاران نفر براى برگزارى فریضه حج در کنار رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم حاضر شدند. ادامه متن در قسمت در مطلب..کپي برداري تنها با ذکر منبع مجاز است .{ منبع : سایت مداحان دات آی آر}با حلول ماه ذى القعده سال دهم هجرى، رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم تصمیم خود را جهت زیارت خانه خدا و اداى فریضه حج با مسلمانان در میان نهاد.این خبر به سرعت در شهر مدینه و اطراف آن منتشر گردید و علاوه بر آن به گوش مسلمانان دیگر که در نقاط مختلف عربستان زندگى مى‏کردند رسید، به طورى که در اندک زمان هزاران نفر براى برگزارى فریضه حج در کنار رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم حاضر شدند.در بیست و پنجم ذى القعده کاروان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با شمار زیادى از مسلمانان که مورخان تعداد آنها را تا صد هزار نفر و یا اندکى بیشتر ذکر کرده‏اند، از مدینه به قصد مکه خارج گردید.این عده غیر از کسانى بودند که از نقاط دیگر عربستان از جمله ساکنان مکه و آبادیهاى اطراف آن‏به حج گزاران ملحق شدند.شیخ مفید در کتاب الارشاد آورده است:پس از برخورد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با مسیحیان نجران و جریان مباهله، حجة الوداع به وقوع پیوست.اندکى قبل از این پیشامد، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم على علیه السلام را به یمن فرستاد تا خمس گنجینه‏ها و معادن را از اهالى آنجا بگیرد و آنچه را که مسیحیان نجرانـاز حله و پولـمتعهد شده بودند، دریافت کند.حضرت على علیه السلام به محل مأموریت خود عزیمت کرد.رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به کس دیگر غیر از على علیه السلام در این کار اعتماد نکرد و در میان مردم هیچکس را شایسته این کار ندید .حضرتش على علیه السلام را به عنوان نایب خود به این سفر گسیل داشت، زیرا درباره انجام مأموریتى که بر عهده‏اش گذاشته بود، آسوده خاطر بود.در همین ایام رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آهنگ حج نمود و پس از آنکه جمعیت زیادى از مدینه و اطراف آن با پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم همراه شدند، آن حضرت در بیست و پنجم ذى القعده از مدینه خارج گردید.همزمان با آن رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نامه‏اى به على علیه السلام که در یمن به سر مى‏برد ارسال کرد و در آن به آن حضرت سفارش کرد که از یمن به مکه آید، اما در مورد نوع حج خود و چگونگى نیت آن مطلبى براى على علیه السلام ننوشت.به هر حال، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در جمع مسلمانان به سوى مکه به راه افتاد و حضرت على علیه السلام نیز با سپاهى که همراهش بودند، از یمن به سمت مکه حرکت نمود.حضرتش با نزدیک شدن به مکه، سپاه را به شخصى سپرد و خود جهت دیدار پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به سرعت روانه گشت به طورى که موفق شد قبل از ورود به مکه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را ملاقات کند و درباره سفر خود و حله‏ها و هدایایى که آورده بود گزارشى تقدیم نماید.رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ضمن اظهار خرسندى از دیدار على علیه السلام از او سؤال کرد که:اى على، به چه نیتى احرام بستى؟على علیه السلام در پاسخ گفت :اى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم شما براى من ننوشته بودى که خود به چه نیتى احرام خواهى بست، من به نیت شما آگاه نبودم، از این رو به هنگام احرام و تلبیه نیتم را به نیت شما پیوند زدم و گفتم:بار خدای، من به همان نیتى احرام مى‏بندم که رسول تو بسته است و سى و چهار شتر نیز براى قربانى با خود آورده‏ام.رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:الله اکبر!من شصت و شش شتر براى قربانى آورده‏ام.تو در حج و مناسک و انجام قربانى با من شریک هستى.اکنون بر احرام خود باش و به سوى لشکر باز گرد و آنان را سریعا بیاور تا در مکه به هم ملحق گردیم.رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم جهت انجام مناسک حج چند روزى در مکه به سر برد.آن حضرت در روز عرفهـو به روایتى در روز عیدـخطبه‏اى در جمع مسلمانان ایراد فرمود که در آن همگان را به رعایت تقواى الهى، تعهد به ارزشهاى اخلاقى و مراعات حقوق یکدیگر سفارش نمود. (1) پس از آن رسول گرامى صلى الله علیه و آله و سلم تصمیم گرفت که مکه را به قصد مدینه ترک گوید.فرمان حرکت صادر گردید و بار دیگر خیل عظیم مردم به همراهى پیامبر خود مکه را به قصد مدینه پشت سر گذاشتند.هنگامى که این کاروان عظیم به نزدیک جحفه رسید، امین وحى الهى در نقطه‏اى به نام غدیر خم فرود آمد و این آیه را به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نازل کرد که:یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدى القوم الکافرین. (2)یعنى:اى پیامبر!آنچه را از سوى پروردگارت نازل شده است، به مردم برسان.و اگر چنین نکنى، رسالت او را انجام نداده‏اى.و خداوند تو را از(خطرهاى احتمالى)مردم حفظ مى‏کند.و خداوند جمعیت کافران را هدایت نخواهد کرد.با نزول این آیه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم دستور داد که کاروان از حرکت باز ماند و با این فرمان، مسلمانان کسانى را که در پیشاپیش قافله در حرکت بودند، به بازگشت دعوت کردند و کسانى که در عقب بودند نیز به تدریج، به دیگران پیوستند.هنگام ظهر فرا رسیده بود و هوا به شدت گرم بود، به طورى که مردم قسمتى از عباى خود را بر سر و قسمتى دیگر را به زیر پا افکندند.وقت نماز فرا رسید و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به آنان اطلاع داد که همه باید براى شنیدن پیام تازه‏اى آماده شوند.در اینجا مسلمانان منبرى از جهاز شتران ترتیب دادند و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بر بالاى آن قرار گرفت و خطبه تاریخى خود را به شرحى که خواهد آمد، ایراد فرمود. (3) پى‏نوشتها:1) جهت اطلاع از این خطبه بنگرید به السیرة النبویة معروف به سیره ابن هشام 4/ 2502) سوره مائده 673) ارشاد شیخ مفید 1/158 ـ 165 با اندکى تلخیص و نیز بنگرید به اعلام الورى 1/ 259 ـ263 سیرة المصطفى / 693 مبحث غدیر خم.کپي برداري تنها با ذکر منبع مجاز است .{ منبع : سایت مداحان دات آی آر} * برگرفته از کتاب غدیر در آیینه قرآن و روایات ص 5 نوشته ی دکتر مجید عارف

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تغییر کد امنیتی

این سایت توسط گروه مهندسی نرم افزار انعکاس برتر طراحی و اجرا شده است