خاطره ای از شهید علیرضا عرب
ایجاد در جمعه, 27 مرداد 1391 / خاطراتی از شهدا
Tags: خاطره ای از شهید علیرضا عرب
اولین باری بود که با چشم باز و دستان بدون دستبند از زندان خارج می شدم. از زندان شهربانی آمدیم بیرون و به سمت فلکه ی انقلاب و از آن جا به جاده ی بشرویه رفتیم و از شهر خارج شدیم. بعد از طی مسافتی نه چندان ... [ +++ ]
اولین باری بود که با چشم باز و دستان بدون دستبند از زندان خارج می شدم. از زندان شهربانی آمدیم بیرون و به سمت فلکه ی انقلاب و از آن جا به جاده ی بشرویه رفتیم و از شهر خارج شدیم. بعد از طی مسافتی نه چندان ... [ +++ ]