- منتشر شده در یکشنبه, 14 خرداد 1391 01:00
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 6150
درسی زیبا از امیر دلها
امام على علیه السلام داراى جاذبه هاى عجیبى بود، و دوست و دشمن ، مسلمان و كافر را جذب مى كرد، تا جایى كه كسانى در این راه دست خود را قطع مى كردند، و از آئین خود منصرف گردیده ، آئین بحق على علیه السلام را مى پذیرفتند.
روزى على علیه السلام كنیزى را دید كه محزون و گرایان است ، و چون از علتش پرسید، جواب داد: صاحبم مرا براى خرید گوشت مأمور ساخت ، و چون گوشت را خریدم مورد پسند وى واقع نشد، لذا آن را برگرداندم ، دوباره قصاب گوشت را عوض كرد و گفت : چنانچه بار دیگر بیاورى عوض نمى كنم ، ولى صاحبم این گوشت را نیز نپسندید، نمى دانم چه كار كنم ؟- منتشر شده در جمعه, 05 خرداد 1391 00:12
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 5018
حضرت امام علی النقی علیه السلام در سال 214 هجری قمری و ظاهرا در مدینه به دنیا آمده اند. آن بزرگوار در سن شش سالگی و پس از شهادت پدرشان امام جواد (220 ه ) به امامت رسیدند و تا سال 254 ه – و به مدت 34 سال – عهده دار این منصب سترگ الهی بودند. مادر ایشان بنابر مشهور سمانه نام دارد. از امام، چهار پسر و یک دختر باقی ماندند: امام حسن عسکری، حسین ، محمد و جعفر - معروف به کذاب – و عَلیّه. فعلا به این چند سطر درباره حیات شخصی ایشان بسنده می کنم.
حکّام زمانه امام دهم
امام هادی در طول دوران امامتشان با 6 نفر از خلفاء عباسی معاصر بودند: معتصم عباسی (م 227 ه ) واثق(م 232 ه ) متوکل(م 247 ه ) منتصر (م 248 ه ) مستعین(م 251 ه ) معتز (م 255 ه ) که در این میان دوران متوکل عباسی هم به لحاظ طول زمان و هم به لحاظ ثبات حکومت عباسی دارای جایگاه خاصی است.
- منتشر شده در سه شنبه, 02 خرداد 1391 12:00
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 5380
«الکافی» معتبرترین کتاب حدیثی شیعه هشت جلد دارد دو جلد اول آن اصول، پنج جلد بعدی آن (3-7) فروع و جلد هشتم آن روضه کافی نام دارد. مولف جلیل القدر این کتاب مرحوم کلینی (م 329 ق) در روضه کافی جریانی را از امام باقر علیه السلام نقل می کند که برای شیعیان و ارادتمندان به آن حضرت بسیار گوارا و نوید بخش است.
راوی این روایت حَكَمِ بْنِ عُتَیْبة است. او می گوید:
در خدمت امام باقر علیه السّلام بودم و اطاق آكنده از جمعیّت بود ناگاه پیرمردى كه بر عصاى خود تكیه داشت، پیش آمد تا به در اطاق ایستاد.
عرض کرد: السلام علیك یا ابن رسول الله و رحمة الله و بركاته و بعد سكوت كرد. امام پاسخ داد: علیك السلام و رحمة الله و بركاته.
بعد پیرمرد رو كرد به سایر جمعیت كه در آنجا بودند و به آنها نیز سلام کرد. همه جواب سلامش را دادند. در این موقع رو به جانب حضرت نمود و گفت: یا ابن رسول الله مرا نزدیك خود بنشان فدایت شوم به خدا سوگند من شما و كسى كه شما را دوست داشته باشد را دوست دارم و این علاقه برای مطامع دنیایی نیست.
- منتشر شده در سه شنبه, 02 خرداد 1391 11:58
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 5206
استاد شهید مرتضى مطهرى رحمه الله در این باره مى فرماید: اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: مستقیم و غیرمستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد؛ از آن جهت است که مستقیماً یک سلسله مقررات اقتصادى درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، ارث، هبات، صدقات، وقف و مجازاتهاى مالى و غیره دارد.
پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد، از طریق اخلاق است. اسلام مردم را توصیه مى کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدى و خیانت و رشوه. همه اینها در زمینه ثروت است، و یا قسمتى از قلمرو این مفاهیم، ثروت است. (1)
بى گمان یکى از مهم ترین انگیزه هاى مکتب نبوى صلى الله علیه وآله در توصیه به شکوفاسازى اقتصاد و بهره مندى از دارایى کافى، نقش مهم یک اقتصاد مطلوب در مدد رساندن به دیندارى و اصلاح امر آخرت است؛ همان گونه که در حدیث نبوى صلى الله علیه وآله چنین مى خوانیم: نِعْمَ الْعَوْنُ عَلى تَقْوَى اللَّهِ الْمالُ؛(1) مال و دارایى، چه کمک خوبى براى پرهیزکارى است.
- منتشر شده در سه شنبه, 02 خرداد 1391 11:57
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 4821
خداوند هیچ بندهاى را براى عهدهدار شدن مقام امامت بر نمىگزیند و او را حجّت آشکار خویش بر آفریدگانش قرار نمىدهد، مگر آن که صفات پسندیده و مکارم اخلاق در وجود او به کمال رسیده باشد و سخن و عملش مطابق حقّ و صلاح باشد.
ابن شهر آشوب درباره امام باقر (علیه السلام) مىگوید: او راستگوترین، گشادهروترین، بخشندهترین و عالمترین مردمان بود، همواره ذکر حقّ بر زبانش جارى بود و غذا خوردن یا صحبت با مردم مانع از ذکر وى نبود، مراتب بخشندگى و بزرگوارى آن امام در میان مردم زبانزد بود و هیچ گاه از صله دادن به برادران و دیدارکنندگان و آرزومندان به ستوه نمىآمد، بسیار خاضع و خاشع بود و همواره اهل بیت خود را به تلاوت قرآن فرمان مىداد و هر کس نمىتوانست مىفرمود، ذکر بگوید.
آن حضرت بنده مطیع سر به فرمان حقّ بود تا آن جا که نقل شده، روزى یکى از فرزندان حضرت به شدّت بیمار بود و امام بر فراز بسترش نگران و اندوهگین به سر مىبرد، ولى پس از درگذشت آن طفل، امام با رویى گشاده با مردم مواجه شد، مردم که از این امر متعجّب شده بودند از علّت آن سؤال کردند، امام (علیه السلام) فرمود: ما به زندگى بستگان خود علاقهمندیم و امیدواریم سالم بمانند و بهبودى یابند، امّا وقتى حکم خدا بر فوت آنها قرار گرفت، به آنچه او دوست مىدارد گردن مىنهیم و راضى هستیم.