- منتشر شده در دوشنبه, 16 شهریور 1388 17:00
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 8146
نه فقط مسجديان سر به گريبان تو اند
نخل و چاه و شب و صحرا همه گريان تو اند
دامنت با چه گنه سرخ شد از خون سرت
اي كه خلق دو جهان دست به دامان تو اند
اي به خون خفته بگو كيسة خرمات كجاست
فقرا منتظر سفرة احسان تو اند
كودكاني كه گرسنه همه رفتند به خواب
به عزيزان تو سوگند عزيزان تواند
نخل ها در عطش اشك تو بردند به سر
چاه ها منتظر نالة پنهان تواند
اختران شيفتة حال نماز شب تو
كوه ها منتظرنغمة قرآن تواند
اشك مظلومي تو مي چكد از ديده ما
پاره هاي دل ما برگ گلستان تواند
آسمان ها همه گريند به مظلومي تو
عرشيان سوختة سينة سوزان تواند
گيسوي حور پريشان شده در باغ بهشت
نه فقط زينب و كلثوم پريشان تواند
نه دل "ميثم" دلسوخته اي جان جهان
شاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد