- منتشر شده در دوشنبه, 16 شهریور 1388 16:54
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 7369
وجودم نخل از غم بارور بود
تمام حاصلم خون جگر بود
زهر شاخه هزاران ميوه دادم
همانا پاسخم نيش تبر بود
دلم از طفل بر پستان مادر
به ديدار اجل مشتاق تر بود
اگر چه شاخه هايم را شكستند
به هر شاخه هزارانم ثمر بود
چه باك از تيغ زهرآلود دشمن
علي يك عمر در كام خطر بود
هزاران زخم در دل داشتم من
كه بس كاري تر از اين زخم سر بود
به جان فاطمه آنكه مرا كشت
نه تيغ ابن ملجم ، ميخ در بود
هزاران استخوان بودم گلوگير
هزاران نيش خارم در بصر بود
به هر آهم هزاران زخم فرياد
به هر زخمم هزاران نيشتر بود
تو اي قاتل مرا كشتي نگفتي
علي يك عمر غمخوار بشر بود
زدي شمشير بر فرق امامي
كه حتي مهربان تر از پدر بود
به اشك و خون دل بنويس "ميثم"
علي از فاطمه مظلوم تر بود
شاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد