عیدالله الاکبر اشعار ویژه عید غدیر

ترتیل قرآن کریم 30 جزء

 

بخش های ویژه سایت مداحان قم
اخبار مذهبی , مداحی , مداحان , شاعران
اشعار مذهبی , اشعار مداحی
دانلود مداحی , مداحان اهلبیت ,مداحان قم
گلزار شهدای مجازی,وصیت نامه خاطرات شهدا کلیپ شهدا صدای شهدا
معرفی نامه و زندگی نامه مداحان و شاعران اهل بیت

اوقات شرعی

افراد آنلاین

ما 64 کاربر آنلاین داریم

آمار بازدیدکنندگان

امروز
دیروز
این هفته
این ماه
کل آمار
4259
14803
36565
96711
32068950
Your IP: 18.191.129.241

ای قبای عدل زیبا بر قد و بالای تو

وی تو را معنای عدل و عدل را معنای تو

قتل تو از شدت عدل تو در محراب خون

خون تو تفسیر کلِّ عدل بر سیمای تو

بس که پاکی، آیۀ تطهیر بوسد دامنت

بس که نوری، چشم بینایی است نابینای تو

قد «رعنایی» بوَد خم پیش سروِ قامتت

روی «زیبایی» خجل از طلعت زیبای تو

جای دست کبریا بر شانۀ ختم رسل

این عجب که جای آن دست است جای پای تو

از سرِ انگشت تو مهر قبولی ریخته

پای هر پرونده تأییدی است از امضای تو

نخل خرما سبز از اشک مناجات شبت

چاه کوفه، محفل غم‌های جانفرسای تو

قرن‌ها سر تا قدم گوش است انسان همچنان

تا شبی از چاه کوفه بشنود آوای تو

دست خیبرگیر و پای عدل و کفش وصله‌دار

کیستی تو ای مروّت جامۀ تقوای تو

بحر از تو، موج از تو، جزر از تو، مد ز تو

خضر رحمت می‌زند موج از دل دریای تو

تشنه‌ام مگذار در روز قیامت، یا علی!

ای تمام آب‌ها مهریۀ زهرای تو

همچو ذات خود که بی‌همتاست از روز ازل

ساخت بی‌همتا تو را معبود بی‌همتای تو

من نمی‌گویم خدایی لیک گویم دست حق

بود و باشد تا ابد دست جهان آرای تو

نیست منها از جهنم روز میزان عمل

طاعت سلمان اگر آرد کسی، منهای تو

از دم جبریل بانگ «لافتی الا علی»

خلعتی باشد که زیبد بر قد و بالای تو

گاه باشد در مقام «قاب قوسین»ات مقام

گاه در مطبخ سرای پیرزن مأوای تو

تو کجا و چاه کوفه؟ تو کجا و نخل‌ها؟!

ای درون کعبۀ قلب محمّد جای تو

می‌کشد از نخل‌ها و چاه‌ها سر بر فلک

هر شب از شب تا سحر، آوای روح افزای تو

نه اُحد، نه بدر، نه خیبر، نه محراب نماز

می‌نبود از مرگ، حتی لحظه‌ای پروای تو

همچنان ابری که می‌بارد در ایام بهار

نخل‌ها را آب داده چشم گوهرزای تو

شهریار عالم و نان‌آور طفل یتیم

ای رخ ایتام شمع لیلۀ الاحیای تو

ذکر تو مانند قرآن در تمام خانه‌ها

ای چراغ خانه‌ها رخسار ناپیدای تو

روز محشر از کرامت روی می‌آری به حشر

ورنه می‌بخشند خلقت را به یک ایمای تو

ای ز شمع سوخته سوزان‌تر و خاموش‌تر

ای جهان با وسعتش لبریز از غوغای تو

من ندانم کیستی آنقدر می‌دانم که نیست

قاتلت هم ناامید از کثرت اعطای تو

هر که هستی، عزم و حکم و رای ذات کبریاست

هر کجا باشد سخن از عزم و حکم و رای تو

خوش بوَد روز یتیمی گر یتیمی بشنود

اینکه گویندش بوَد مولا علی بابای تو

خوشتر از موسیقی آب است در نهر بهشت

گر فقیری را به گوش آید صدای پای تو

تا به نخلستان خرما نخل‌ها خرما دهند

میوه‌های نخل میثم نیست جز خرمای تو
 

شاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)

--------

توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد

درصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر
 
Tags: ای قبای عدل زیبا بر قد و بالای تووی تو را معنای عدل و عدل را معنای توقتل تو از شدت عدل تو در محراب خونخون تو تفسیر کلِّ عدل بر سیمای توبس که پاکی، آیۀ تطهیر بوسد دامنتبس که نوری، چشم بینایی است نابینای توقد «رعنایی» بوَد خم پیش سروِ قامتتروی «زیبایی» خجل از طلعت زیبای توجای دست کبریا بر شانۀ ختم رسلاین عجب که جای آن دست است جای پای تواز سرِ انگشت تو مهر قبولی ریختهپای هر پرونده تأییدی است از امضای تونخل خرما سبز از اشک مناجات شبتچاه کوفه، محفل غم‌های جانفرسای توقرن‌ها سر تا قدم گوش است انسان همچنانتا شبی از چاه کوفه بشنود آوای تودست خیبرگیر و پای عدل و کفش وصله‌دارکیستی تو ای مروّت جامۀ تقوای توبحر از تو، موج از تو، جزر از تو، مد ز توخضر رحمت می‌زند موج از دل دریای توتشنه‌ام مگذار در روز قیامت، یا علی!ای تمام آب‌ها مهریۀ زهرای توهمچو ذات خود که بی‌همتاست از روز ازلساخت بی‌همتا تو را معبود بی‌همتای تومن نمی‌گویم خدایی لیک گویم دست حقبود و باشد تا ابد دست جهان آرای تونیست منها از جهنم روز میزان عملطاعت سلمان اگر آرد کسی، منهای تواز دم جبریل بانگ «لافتی الا علی»خلعتی باشد که زیبد بر قد و بالای توگاه باشد در مقام «قاب قوسین»ات مقامگاه در مطبخ سرای پیرزن مأوای توتو کجا و چاه کوفه؟ تو کجا و نخل‌ها؟!ای درون کعبۀ قلب محمّد جای تومی‌کشد از نخل‌ها و چاه‌ها سر بر فلکهر شب از شب تا سحر، آوای روح افزای تونه اُحد، نه بدر، نه خیبر، نه محراب نمازمی‌نبود از مرگ، حتی لحظه‌ای پروای توهمچنان ابری که می‌بارد در ایام بهارنخل‌ها را آب داده چشم گوهرزای توشهریار عالم و نان‌آور طفل یتیمای رخ ایتام شمع لیلۀ الاحیای توذکر تو مانند قرآن در تمام خانه‌هاای چراغ خانه‌ها رخسار ناپیدای توروز محشر از کرامت روی می‌آری به حشرورنه می‌بخشند خلقت را به یک ایمای توای ز شمع سوخته سوزان‌تر و خاموش‌ترای جهان با وسعتش لبریز از غوغای تومن ندانم کیستی آنقدر می‌دانم که نیستقاتلت هم ناامید از کثرت اعطای توهر که هستی، عزم و حکم و رای ذات کبریاستهر کجا باشد سخن از عزم و حکم و رای توخوش بوَد روز یتیمی گر یتیمی بشنوداینکه گویندش بوَد مولا علی بابای توخوشتر از موسیقی آب است در نهر بهشتگر فقیری را به گوش آید صدای پای توتا به نخلستان خرما نخل‌ها خرما دهندمیوه‌های نخل میثم نیست جز خرمای تو شاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)--------توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارددرصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تغییر کد امنیتی

این سایت توسط گروه مهندسی نرم افزار انعکاس برتر طراحی و اجرا شده است