- منتشر شده در یکشنبه, 13 ارديبهشت 1388 17:33
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 5321
« گل محمدى »
فاطمهاى كه غم ،كمر،ازغم تودوتاكند
زبان الكنم چسان حق تورااداكند
قلم چگونه شرح غم به لوحهاى رقم زند
كه ازشرارقصه ات بسوزدودعاكند
زرتبه ومقام توبه جزپيمبروعلى
كسى نداردآگهى كه مدحت توراكند
تويى توبنت مصطفى،تويى توكفومرتضى
تويى حبيبه خدا،كه مدح توخداكند
چه افتخاربرترازكلام دلنشين حق
كه كوثرت به مصحقش به لطف خودعطاكند
توبضعه پيمبرى ،توغمگسارحيدرى
كه دشمن زبون حق به حق توجفاكند
توآن گل محمّدى ،به عطروبوى احمدى
كه دست خصم ،غنچه را،زشاخه ات جداكند
«امين»ودست خاليش ،تووشكسته باليش
مگرسفينه ولا،زدوزخش رهاكند
* * *
اثر حاج رضا فلاح (امین)